معرفی کتاب (ص 50 و 51)

10.22081/poopak.2016.22988

معرفی کتاب (ص 50 و 51)


نام کتاب: تخم‌مرغ شانسی و چهار داستان دیگر

نویسنده: سپیده خلیلی

تصویرگر: شبنم شعبانی

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

کتاب تخم‌مرغ شانسی شامل پنج داستان از حیوانات با موضوعات مختلف است که از سوی خانم خلیلی نوشته شده است.

یک ‌شب که قدی‌خانم توی لانه چرت می‌زد، یکی از مرغ‌های فضول یواش یواش از پشت سر به او نزدیک شد. پرهای دُمش را بلند کرد و ماجرا را فهمید. کِرکِر خندید. رفت و به بقیه‌ی مرغ‌ها گفت: «قدی‌خانم روی تخم‌مرغ شانسی خوابیده!»

مرغ‌ها گفتند: «به ما چه! به تو چه!»

مرغ فضول با پرهای آویزان به لانه برگشت. وقتی جوجه‌ها از تخم بیرون آمدند، قدی‌خانم صدای‌شان زد و به هر کدام یکی از اسباب‌بازی‌های توی تخم‌مرغ شانسی‌ها را داد. جوجه‌ها خوش‌حال شدند. مادرهای‌شان هم خوش‌حال شدند. از آن به بعد جوجه‌ها فقط دور و بر قدی‌خانم بازی می‌کردند. هر جوجه‌ای فکر می‌کرد، دوتا مادر دارد: «یکی مادرش خودش، یکی هم قدی‌خانم.»

 

 

نام کتاب: قرمزی

نویسنده: لاله جعفری

تصویرگر: راشین خیریه

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

کتاب قرمزی نوشته‌ی خانم جعفری دارای هفت داستان با نام‌های قرمزی، غورومب غوم، خیابان بوق‌بوقی، دل سی‌دی و آقاگربه، صورتی، قند سفیده و قاشق چای‌خوری و بادکنک موفرفری است.

قرمزی گفت: «دلم شش - هفت تا قِل می‌خواهد.»

ـ میومیو، این همه قل می‌خواهی چه‌کار؟

قرمزی گفت: «می‌خواهم بروم جایی که دوباره بزرگ بشوم. قلم می‌دهی به آن‌طرف؟»

میومیو دُمش را برد عقب. یک، دو، سه، آورد جلو. قرمزی را قل داد، چه قِلی! قرمزی یک ماشین و دو ماشین، سه و چهار و پنج، شش‌تا ماشین را رد کرد!

آن‌طرف خیابان دوباره ایستاد. باز هم هر کاری کرد فایده نداشت. از جایش تکان نخورد.

ـ جیک جیک جیک، قرمزی‌جان بی‌قل شده‌ای؟

قرمزی گفت: «آره.»

قرمزی گفت: «قلم بده، قلم بده.»

نام کتاب: فیل دماغ

نویسنده: عباس قدیرمحسنی

تصویرگر: مهرناز سراج‌القوم

ناشر: امیرکبیر

کتاب فیل دماغ نوشته‌ی آقای قدیر محسنی همان‌طور که از نامش پیداست، داستان یک خرطوم و فیل است که به طور اتفاقی از هم جدا شده‌اند و حالا یک‌دیگر را بعد از مدت‌ها پیدا کرده‌اند.

فیل اول خندید و بعد خواست بو بکشد، اما نتوانست. دوباره سعی کرد. نشد. فیل یک‌دفعه انگار که یاد چیزی افتاده باشد، گفت: «پس خرطوم من تو هستی که این‌ همه دنبالت بودم و همه‌جا را گشتم. کجا بودی این‌همه وقت؟»

خرطوم که تازه اسمش یادش آمده بود، جواب داد: «من بوکش تو بودم. اَه اَه اَه. برو که بد بویی میاد!»

بعد آن‌ها دوباره و با ناراحتی از کنار هم رد شدند و رفتند؛ اما کمی که رفتند، ایستادند، فکر کردند و دوباره عقب عقب برگشتند و باز به هم رسیدند و باز به هم نگاه کردند و باز خرطوم که نه، فیل گفت: «اما من خیلی هم زشت نیستم. خیلی هم بوی بد نمی‌دم. خیلی هم... اصلاً تو که مال من هستی، بدون من می‌خواهی چه کار کنی؟»

خرطوم خندید و جواب داد: «همون کاری که تو بدون من می‌کنی!»

فیل گفت: «اما من بدون تو اصلاً راحت نیستم و بهم خوش نمی‌گذره و همه‌اش فکر می‌کنم یک چیزی گم کرده‌ام... کم دارم، ندارم!»

 

نام کتاب: گُلِ خورشید

شاعر: مریم زرنشان

تصویرگر: علی عباس‌نیا

ناشر: بوستان کتاب

کتاب گُلِ خورشید، نوشته‌ی خانم زرنشان، دارای ده شعر کوتاه است که بیش‌تر آن‌ها موضوعات دینی و مذهبی دارند.

پروانه‌ی نگاه

امروز هم کشیدم

یک خانه توی دفتر

خالی‌ست جای بابا

این‌جا کنار مادر

 

در قاب عکس ‌چوبی

بابا نشسته تنها

گلدان شمعدانی

نزدیک عکس بابا

 

پروانه‌ی نگاهم

روی تو می‌نشیند

شاید دوباره امشب

خواب تو را ببیند

 

نام کتاب: پرنده‌های بابا

شاعر: مرضیه تاجری

تصویرگر: زهرا رسولی

ناشر: امیرکبیر

کتاب پرنده‌های‌ بابا، اولین مجموعه شعر از خانم تاجری است که از سوی انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است. این مجموعه دارای شش شعر با نام‌های کرم‌ رنگی، درخت سیب، پرنده‌های بابا، توپ‌بازی، زنگ ورزش و زمستان است.

پرنده‌های بابا

پدر مغازه دارد

کنار خانه‌ی ما

پرنده می‌فروشد

پرنده‌های زیبا

 

یکی به رنگ زرد است

شبیه رنگ خورشید

یکی به رنگ سبز است

شبیه سبزه‌ی عید

 

پرنده‌های بابا

به فکر آسمان‌اند

در آرزوی روزی

 

که بی‌قفس بخوانند

معرفی کتاب

نام کتاب: تخم‌مرغ شانسی و چهار داستان دیگر

نویسنده: سپیده خلیلی

تصویرگر: شبنم شعبانی

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

کتاب تخم‌مرغ شانسی شامل پنج داستان از حیوانات با موضوعات مختلف است که از سوی خانم خلیلی نوشته شده است.

یک ‌شب که قدی‌خانم توی لانه چرت می‌زد، یکی از مرغ‌های فضول یواش یواش از پشت سر به او نزدیک شد. پرهای دُمش را بلند کرد و ماجرا را فهمید. کِرکِر خندید. رفت و به بقیه‌ی مرغ‌ها گفت: «قدی‌خانم روی تخم‌مرغ شانسی خوابیده!»

مرغ‌ها گفتند: «به ما چه! به تو چه!»

مرغ فضول با پرهای آویزان به لانه برگشت. وقتی جوجه‌ها از تخم بیرون آمدند، قدی‌خانم صدای‌شان زد و به هر کدام یکی از اسباب‌بازی‌های توی تخم‌مرغ شانسی‌ها را داد. جوجه‌ها خوش‌حال شدند. مادرهای‌شان هم خوش‌حال شدند. از آن به بعد جوجه‌ها فقط دور و بر قدی‌خانم بازی می‌کردند. هر جوجه‌ای فکر می‌کرد، دوتا مادر دارد: «یکی مادرش خودش، یکی هم قدی‌خانم.»

نام کتاب: قرمزی

نویسنده: لاله جعفری

تصویرگر: راشین خیریه

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

کتاب قرمزی نوشته‌ی خانم جعفری دارای هفت داستان با نام‌های قرمزی، غورومب غوم، خیابان بوق‌بوقی، دل سی‌دی و آقاگربه، صورتی، قند سفیده و قاشق چای‌خوری و بادکنک موفرفری است.

قرمزی گفت: «دلم شش - هفت تا قِل می‌خواهد.»

ـ میومیو، این همه قل می‌خواهی چه‌کار؟

قرمزی گفت: «می‌خواهم بروم جایی که دوباره بزرگ بشوم. قلم می‌دهی به آن‌طرف؟»

میومیو دُمش را برد عقب. یک، دو، سه، آورد جلو. قرمزی را قل داد، چه قِلی! قرمزی یک ماشین و دو ماشین، سه و چهار و پنج، شش‌تا ماشین را رد کرد!

آن‌طرف خیابان دوباره ایستاد. باز هم هر کاری کرد فایده نداشت. از جایش تکان نخورد.

ـ جیک جیک جیک، قرمزی‌جان بی‌قل شده‌ای؟

قرمزی گفت: «آره.»

قرمزی گفت: «قلم بده، قلم بده.»

نام کتاب: فیل دماغ

نویسنده: عباس قدیرمحسنی

تصویرگر: مهرناز سراج‌القوم

ناشر: امیرکبیر

کتاب فیل دماغ نوشته‌ی آقای قدیر محسنی همان‌طور که از نامش پیداست، داستان یک خرطوم و فیل است که به طور اتفاقی از هم جدا شده‌اند و حالا یک‌دیگر را بعد از مدت‌ها پیدا کرده‌اند.

فیل اول خندید و بعد خواست بو بکشد، اما نتوانست. دوباره سعی کرد. نشد. فیل یک‌دفعه انگار که یاد چیزی افتاده باشد، گفت: «پس خرطوم من تو هستی که این‌ همه دنبالت بودم و همه‌جا را گشتم. کجا بودی این‌همه وقت؟»

خرطوم که تازه اسمش یادش آمده بود، جواب داد: «من بوکش تو بودم. اَه اَه اَه. برو که بد بویی میاد!»

بعد آن‌ها دوباره و با ناراحتی از کنار هم رد شدند و رفتند؛ اما کمی که رفتند، ایستادند، فکر کردند و دوباره عقب عقب برگشتند و باز به هم رسیدند و باز به هم نگاه کردند و باز خرطوم که نه، فیل گفت: «اما من خیلی هم زشت نیستم. خیلی هم بوی بد نمی‌دم. خیلی هم... اصلاً تو که مال من هستی، بدون من می‌خواهی چه کار کنی؟»

خرطوم خندید و جواب داد: «همون کاری که تو بدون من می‌کنی!»

فیل گفت: «اما من بدون تو اصلاً راحت نیستم و بهم خوش نمی‌گذره و همه‌اش فکر می‌کنم یک چیزی گم کرده‌ام... کم دارم، ندارم!»

نام کتاب: گُلِ خورشید

شاعر: مریم زرنشان

تصویرگر: علی عباس‌نیا

ناشر: بوستان کتاب

کتاب گُلِ خورشید، نوشته‌ی خانم زرنشان، دارای ده شعر کوتاه است که بیش‌تر آن‌ها موضوعات دینی و مذهبی دارند.

پروانه‌ی نگاه

امروز هم کشیدم

یک خانه توی دفتر

خالی‌ست جای بابا

این‌جا کنار مادر

 

در قاب عکس ‌چوبی

بابا نشسته تنها

گلدان شمعدانی

نزدیک عکس بابا

 

پروانه‌ی نگاهم

روی تو می‌نشیند

شاید دوباره امشب

خواب تو را ببیند

 

نام کتاب: پرنده‌های بابا

شاعر: مرضیه تاجری

تصویرگر: زهرا رسولی

ناشر: امیرکبیر

کتاب پرنده‌های‌ بابا، اولین مجموعه شعر از خانم تاجری است که از سوی انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است. این مجموعه دارای شش شعر با نام‌های کرم‌ رنگی، درخت سیب، پرنده‌های بابا، توپ‌بازی، زنگ ورزش و زمستان است.

پرنده‌های بابا

پدر مغازه دارد

کنار خانه‌ی ما

پرنده می‌فروشد

پرنده‌های زیبا

 

یکی به رنگ زرد است

شبیه رنگ خورشید

یکی به رنگ سبز است

شبیه سبزه‌ی عید

 

پرنده‌های بابا

به فکر آسمان‌اند

در آرزوی روزی

که بی‌قفس بخوانند

CAPTCHA Image