گفتگو با خدا

10.22081/poopak.2018.65743

گفتگو با خدا


خدایا مشق شب خود را عوض کرده‌ام

علی‌محمد محمدی

- خدایا امروز که از خواب بیدار شدم دوستی با تو را در دلم حس نکردم! حتماً به خاطر رفتارهای بدم بود.

- خدایا امروز بابا را که دیدم خجالت کشیدم! او هر روز به سر کار می‌رود، باز مجبور است برای خریدن نان هم به نانوایی برود.

- خدایا نکند معلمم درس نخواندن مرا به حساب بی‌احترامی به خودش بگذارد.

- خدایا مامان هر روز زحمت می‌کشد برای‌مان غذای لذیذ می‌پزد، او از من توقع تشکر هم ندارد!

- خدایا هر روز وقتم را هدر می‌دهم و از آن به خوبی استفاده نمی‌کنم؛ نکند این نعمت وقت را از دست بدهم!

- خدایا می‌خواهم مشق شبم را عوض کنم و با کلمه‌هایی شروع کنم که تو دوست داری!

- خدایا امروز از مادرم تشکر کردم که این‌قدر به فکر ماست؛ همان‌طور که تو هستی!

- خدایا امروز که نان به دست به خانه آمدم، لبخند روی لب بابا نشست!

- خدایا با خودم عهد بستم با خوب درس خواندن از معلمم تشکر کنم!

- خدایا من برای تمام لحظه‌هایم برنامه‌ریزی کرده‌ام تا بیکار نباشم و تو مرا دوست داشته باشی!

- خدایا من مشق شب خود را عوض کرد‌ه‌ام تا هم تو مرا دوست داشته باشی و هم دیگران!

CAPTCHA Image