ابر
شاهین رهنما
آسمانِ شب
بیستاره شد
ابر مهربان
پاره پاره شد
پارهای از آن
بر زمین چکید
شد شبیه رود
هر طرف دوید
شاد شاد شاد
رفت و خنده کرد
باغ تشنه را
سبز و زنده کرد
======
دودی شبیه غول
منصوره عربخراسانی
یک مورچه میبُرد یک روز
آذوقهاش را دانه دانه
دودی شبیه غول آمد
آهسته پیشش توی لانه
***
از دود پر شد لانهی او
قرمز شده چشم و دماغش
این دود اگر اینجا بماند
بیچاره حتماً میکند غش
***
آن مورچه حالش شده بد
از سرفه و دود و گلودرد
افتاده پیش لانهی او
تهماندهی سیگار یک مرد
ارسال نظر در مورد این مقاله