فکر های نقره ای ( ص 12) جدول (ص 13)

فکر های نقره ای ( ص 12) جدول (ص 13)


فکرهای نقره‌ای

مریم یوسفی

بادبادک نامه‌رسان

مادر می‌گفت: «پدربزرگ پیش خدا رفته.» دلم برایش تنگ شده بود. برای نوازش دست‌هایش، برای قصه‌های قشنگش...

نشستم و برایش نامه نوشتم. از دل‌تنگی‌ها و اشک‌هایم گفتم. نامه را روی بادبادکم چسباندم و آن را به هوا فرستادم. بادبادک بالا و بالاتر رفت، آن‌قدر که دیگر مثل یک نقطه شد. باد وزید، ابرها آمدند و باران بارید.

انگار پدربزرگ هم دلش برایم تنگ شده بود و از خواندن نامه‌ام گریه می‌کرد. نسیمی آمد و مو‌هایم را نوازش داد. بادبادک، نامه‌ام را به دست پدربزرگ رسانده بود. من خوش‌حال شدم و خدا به من یک دنیا امید داد.

توپ طلایی

امروز زنگ درِ خانه را زدند. پسر همسایه توپش را که چند روزی در حوض کاشی افتاده بود، برداشت و رفت. ماهی‌ها غصه‌دار شدند؛ چون دیگر توپی برای بازی نداشتند. خورشید طاقت ناراحتی ماهی‌ها را نداشت. برای همین مثل یک توپ طلایی میان حوض کاشی پرید. ماهی‌ها تا غروب با توپ طلایی بازی کردند. من خوش‌حال شدم و خدا برایم یک دنیا لبخند فرستاد.

*********

جدول

طراح: حسین کریمشاهی‌بیدگلی

افقی:

1. ظرفِ چرمی برای نگه‌داری آب و دوغ – خوش‌حال و خندان.

2. سگِ بیمار – عقل و خرد.

3. معادلِ انگلیسی کلمه‌ی رایانه – وسیله‌ی مشترک بسیاری از ورزش‌ها.

4. پیوسته و پشت سرهم - همراه قلوه در جگرکی‌ها! – حرف‌ ندا.

5. ضربه‌ای در فوتبال که از کناره‌های چپ یا راست دروازه زده می‌شود – ماشین مورد استفاده در کشاورزی.

6. شهری در استان کرمان.

7. کلمه‌ی «سخیف» به معنی «بی‌ارزش» بود که حروف آن جابه‌جا شد.

8. شما دانش‌آموزان گاهی برای معلم درست می‌کنید تا نمره بگیرند – هم‌خانواده‌ی کلمه‌ی «سبب» و «اسباب».

9. مغز انسان – سه کیلوگرم – از آلات موسیقیِ سیمی.

10. در مدرسه یاد می‌گیریم – شهادت امام ... در روز 25 شوال را به شما عزیزان تسلیت می‌گوییم.

11. آفت و مصیبت – در رگ‌های بدن جاری است.

12. غذای مرغ و خروس – مرموز و کار پنهانی.

عمودی:

1. یاری و همراهی – لباس‌های‌مان را در آن قرار می‌دهیم.

2. هنوز «آدرس» نشده است – انتها و پایان.

3. به کسی که در هواپیما به مسافران خدمت می‌کند، ... می‌گویند – زنبیل و ظرف میوه.

4. نام پسرانه – بعضی حیوانات دارند – درون و میان چیزی.

5. صفتی برای قرآن – شهری دیگر در استان کرمان.

6. همراه کلمه‌ی «تاز» می‌آید و معنی هجوم و حمله می‌دهد.

7. اهل کشور روسیه.

8. اداره‌ای که در هر شهر، خدمت‌های فراوان به مردم می‌دهد – شهری در استان خراسان ‌رضوی.

9. «آب» در لهجه‌ی روستایی‌ها – اثر چربی روی لباس – نام پسرانه.

10. زمین پهناور و هموار – منسوب به گرم‌ترین فصلِ سال.

11. حرفِ سُی‌ام الفبای فارسی – یکی ...، یکی نبود.

12. مُسن و کهن‌سال – اختراع ادیسون.

 

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

4

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

5

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

6

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

7

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

8

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

9

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

10

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

11

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

12

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

CAPTCHA Image