کشتی باری!
نوشین نوری
یک برگ افتاد
از شاخه در آب
در آب میخورد
دور خودش تاب
باد آمد و زود
آنجا رها شد
آن برگ کشتی
او ناخدا شد
حالا شده برگ
کشتی باری
با ناخدایش
رفته سواری!
=========
کاش...
زهرا داوری
کاش میرفتم به کوه
کاش میرفتم به باغ
یا به اقیانوسها
پیش دلفینهای چاق
کاش میرفتم سفر
تا خودِ قطب شمال
یا که میرفتم به ماه
چند ماه و چند سال
توی دنیا واقعاً
از سفر چی بهتر است؟
وای، تابستان چهقدر
با سفر شیرینتر است!
ارسال نظر در مورد این مقاله