در باغ مهربانی (در کنار دوست) | ||
![]() | ||
سیدمحمد مهاجرانی خالهسحر کنار کاظم آمد. کاظم حسابی مشغول تمرین ریاضی بود. - سلام آقای دانشمند! چه کار میکنی؟ - سلام خاله! در کنار دوست صمیمیام هستم. - در کنار دوست؟ با تعجب به دور و بر نگاهی انداخت: «کدام دوست؟ کجاست؟» کاظم لبخند زد: «اگر پیدایش کردی جایزه داری.» خاله زیر میز را نگاه کرد: «این جا که کسی نیست!» کمد را باز کرد: «این جا هم نیست.» پرده را کنار زد: «اینجا هم خبری نیست.» کنار کاظم آمد و آرام گوش او را پیچ داد: «ای ناقلا، خاله را دست میاندازی؟» کاظم الکی فریاد زد: «آی گوشم! آی گوشم!» و بعد به کتاب ریاضیاش اشاره کرد و گفت: - خالهجان! به جای این که گوشم را پیچ بدهی، به این کتاب نگاه کن. دوست من همین است. پیامبر خدا میفرماید: «دانش، دوست صمیمی مؤمن است.»(1) 1. علم و حکمت در کتاب و سنت، حدیث 170. | ||
آمار تعداد مشاهده: 56 |
||
|
![]() | ![]() |
![]() | ![]() |
بیشتر |