ناراحت یا خوش‌حال

10.22081/poopak.2017.63630

ناراحت یا خوش‌حال


 

طیبه رضوانی

ناراحتم از این‌که گربه‌ها، پرنده‌ها را می‌خورند.

خوش‌حالم که با غذای دیگری سیر شوند.

فاطمه سعادت، نُه‌ساله

ناراحتم از این‌که کاری انجام دادم که باعث ناراحتی مادرم شد؛ اما خوش‌حالم، چون می‌توانم معذرت‌خواهی کنم و دیگر کاری نکنم که مادرم ناراحت و غمگین شود.

معصومه رضایی، دوازده‌ساله

ناراحتم از این‌که در کشور فلسطین جنگ است؛ اما خوش‌حالم، چون روزی امام زمان خواهد آمد و جواب ظلم و ستم بدخواهان را می‌دهد.

مرجان مبارکی، ده‌ساله

ناراحتم از این‌که به حرف عقلم گوش ندادم و با احساسم تصمیم گرفتم؛ اما خوش‌حالم، چون هنوز فرصت جبران دارم.

راحله یادگاری، دوازده‌ساله

ناراحتم از این‌که سریال مورد علاقه‌ام را ندیدم؛ اما خوش‌حالم، چون می‌توانم تکرار آن را فردا ببینم.

فاطمه پوردراوی، دوازده‌ساله

ناراحتم از این‌که ماه رمضان تمام شد؛ اما خوش‌حالم، چون یک ماه، خدا را اطاعت کردم.

رقیه یاسری، نُه‌ساله

در تابستان ناراحت شدم از این‌که مدرسه‌ها تعطیل شد؛ اما خوش‌حالم، چون به کلاس زبان می‌رفتم.

مریم دهقانی، چهارده‌ساله

ناراحتم از این‌که برادرم شهید شد و پدرم نتوانست دوری از او را تحمل کند و یک سال بعد از دنیا رفت؛ اما خوش‌حالم، چون پدرم به آرزوی قلبی خود رسید و الآن در کنار برادرم است.

فاطمه احمدی

ناراحتم از این‌که بهار تمام شد؛ اما خوش‌حالم، چون بهار دیگری در راه است.

فاطمه اکبری، دوازده‌ساله

ناراحتم از این‌که پدرم از دنیا رفت؛ اما خوش‌حالم، چون سایه‌ی مادرم بالای سرم است و با محبت مرا بزرگ می‌کند.

مرضیه قاسمی، نُه‌ساله

CAPTCHA Image