همراه با بابا و مامان
طیبه رضوانی
خیلی دلم میخواست هر روز
در آسمان جای تو باشم
از صبح تا شب نور خود را
روی سر دنیا بپاشم
□
اما اگر جای تو بودم
میپختم از گرما حسابی
یک آرزوی دور میشد
فکر شنا در حوض آبی
خورشید بودن کار سختیست
حالا خودم میدانم این را
شکر خدا روی زمینم
همراه با مامان و بابا
. (1396). همراه با بابا و مامان. پوپک, 24(خرداد (275)), 30-31. doi: 10.22081/poopak.2017.63867
. "همراه با بابا و مامان". پوپک, 24, خرداد (275), 1396, 30-31. doi: 10.22081/poopak.2017.63867
. (1396). 'همراه با بابا و مامان', پوپک, 24(خرداد (275)), pp. 30-31. doi: 10.22081/poopak.2017.63867
. همراه با بابا و مامان. پوپک, 1396; 24(خرداد (275)): 30-31. doi: 10.22081/poopak.2017.63867
ارسال نظر در مورد این مقاله