به خاطر محیط‌زیست!

10.22081/poopak.2017.64548

به خاطر محیط‌زیست!


به خاطر محیط‌زیست!

مجید ملامحمدی

ماجراهای آقای یک‌دفعه

1.

آقای یک‌دفعه دلش برای محیط‌‌زیست می‌سوخت.

- ننه! من امروز با دوتا شکارچی دزد قرار گذاشتم!

- چی... چی‌کار چی؟

(تصویر آقای یک‌دفعه که دارد با ننه حرف می‌زند، در ابر بالای سرش تصویر دوتا شکارچی چاق و لاغر است و ننه با تعجب نگاه‌شان می‌کند.)

2.

یک‌دفعه: «من باید اونا رو به دام بیندازم. خیلی زود!»

ننه: «آخه اونا کی هستند؟»

(تصویر یک‌دفعه که دست برده توی ابر بالای سرش و یقه‌ی آن دو شکارچی را گرفته، ننه هم دارد با ملاقه به سرشان می‌زند.)

3. زمان گذشته...

شکارچی‌ها: «چه لک‌لک‌های خوش‌مزه‌ای!»

یک‌دفعه: «من این لک‌لک‌ها را به قیمت زیادی می‌خرم!»

(تصویر شکارچی‌های چاق و لاغر که چندتا لک‌لک کشته شده را به دست گرفته‌اند و پشت یک دیوار پنهان‌اند؛ اما یک‌دفعه از بالای دیوار دارد با آن‌ها حرف می‌زند.)

4.

شکارچی‌ها: «چی... نه... یعنی آره... با چه قیمتی؟»

یک‌دفعه: «هر کدام دو میلیون!»

(تصویر شکارچی‌ها که از تعجب چشم‌های‌شان گرد شده. یک‌دفعه هم دارد بهشان می‌خندد.)

5.

شکارچی‌ها: «چی! دو میلیون... کجا بیاییم؟»

یک‌دفعه: «فردا صبح خانه‌ی ما!»

(تصویر شکارچی‌ها که خوش‌حال‌اند. یک‌دفعه هم دور از چشم آن‌ها زبان دراز کرده می‌خندد.)

6. یک‌دفعه: «شما همیشه برای شکار به این‌جا می‌آیید؟»

شکارچی‌چاق: «آره، ما تا حالا پرنده‌های زیادی را کشته‌ایم.»

(تصویر یک‌دفعه که عصبانی است؛ اما شکارچی چاق خوش‌حال.)

7.

شکارچی لاغر به چاق: «خفه احمق!»

(تصویر شکارچی لاغر که گوش شکارچی لاغر را دارد می‌پیچاند. او دردش گرفته و دوتا گربه‌ی چاق ننه با عصبانیت نگاه‌شان می‌کنند.)

8. زمان حال...

یک‌دفعه: «ننه‌جان حواست باشه که بهت چی گفتم!»

ننه: «حواسم هست. خودم بلدم چه‌طوری به حساب‌شان برسم.»

(تصویر یک‌دفعه که توری در دست دارد و از لای در نگاه می‌کند و منتظر شکارچی‌هاست. ننه هم ملاقه به دست در کنار او ایستاد.)

9.

یک‌دفعه: «لعنت به شماها که پرنده‌های زیبا رو از بین می‌برید!»

شکارچی‌ها: «آخ... واخ... آی!»

(تصویر یک‌دفعه و ننه که روی آن‌ها تور انداخته‌اند و به جان‌شان افتاده‌اند.)

10.

مأمور محیط‌زیست: «آفرین به شما آقای یک‌دفعه و ننه‌جان!»

یک‌دفعه: «من عاشق محیط‌زیست هستم!»

(تصویر مأمور محیط‌زیست که یک جعبه‌ی کادوپیچ شده جلو یک‌دفعه و ننه گرفته و آن دو با خوش‌حالی به آن نگاه می‌کنند.)

(توضیح: بر چشم‌های شکارچی‌ها نوار نقاب مانند مشکی‌رنگی است که فقط چشم‌های‌شان دیده می‌شود.)

 

CAPTCHA Image