چه مادربزرگ مهربانی داری!

10.22081/poopak.2017.64550

چه مادربزرگ مهربانی داری!


در باغ مهربانی

چه مادربزرگ مهربانی داری!

کلر ژوبرت

یکی از بچّه‌روباه‌ها گفت: «روباه پیر بالای تپّه یک عالم گیلاس توی لانه‌اش جمع کرده و الآن خوابیده. می‌‌آیید یواشکی برویم و از آن‌ها بخوریم بچّه‌ها؟»

بچّه‌ها دنبالش راه افتادند و فقط چشم‌عسلی و دُم‌آتشی ماندند. دم‌آتشی پرسید: «تو هم گیلاس دوست نداری؟»

چشم‌عسلی گفت: «چرا، خیلی دوست دارم! ولی خدای مهربان را بیش‌تر از گیلاس دوست دارم. دلم نمی‌خواهد از دستم ناراحت شود.»

دم‌آتشی با تعجّب گفت: «مگر تو خدا را دیده‌ای؟ از کجا می‌دانی مهربان است که این‌ همه دوستش داری؟»

چشم‌عسلی جواب نداد. فکری کرد و گفت: «تو همین‌جا می‌مانی تا زودِ زود برگردم؟» و بدو بدو دور شد. کمی بعد با یک سبد پر از توت برگشت و گفت: «ننه‌جانم این را داده تا به جای گیلاس بخوریم.» دم‌آتشی، فوش فوش، دُمش را تند و تند از خوش‌حالی تکان داد.

چشم‌عسلی و دم‌آتشی کنار هم نشستند و توت‌ها را خوردند؛ امّا یک‌دفعه باران گرفت. چشم‌عسلی گفت: «زود بیا برویم به لانه‌ی مخفی من. ننه‌جانم آن را ساخته تا راحت توی آن بازی کنم، وقتی هم باران می‌آید خیس نشوم.» و دم‌آتشی را به یک لانه‌ی کوچک زیر تپّه برد. دم‌آتشی تا لانه را دید، فوش فوش، دُمش را تند و تند از خوش‌حالی تکان داد.

چشم‌عسلی و دم‌آتشی کمی توی لانه‌ی مخفی، بازی کردند تا باران بند آمد. آن‌وقت چشم‌عسلی گفت: «حالا بیا تاب‌بازی. ننه‌جانم برایم تاب درست کرده که حوصله‌ام سر نرود.» و دم‌آتشی را زیر درخت کنار تپّه برد. دم‌آتشی تا تاب را دید، فوش فوش، دُمش را تند و تند از خوش‌حالی تکان داد.

بچّه‌ها این‌قدر تاب‌بازی کردند تا خسته شدند و به لانه‌ی کوچک برگشتند. یک کلوچه‌ی بزرگِ سیب آن‌جا بود. دم‌آتشی، فوش فوش، دُمش را تند و تند از خوش‌حالی تکان داد و گفت: «چه مادربزرگ مهربانی داری!»

چشم‌عسلی کلوچه را دو تکّه کرد و گفت: «بله، ننه‌جان من خیلی مهربان است. خدا هم همین‌طور. مثل تو که ننه‌جانم را هیچ‌وقت ندیده‌ای، من هم خدا را هیچ‌وقت ندیده‌ام. ولی دوستش دارم، خیلی.»

دم‌آتشی با دهان پر از کلوچه، فوش فوش، دُمش را تند و تند از خوش‌حالی تکان داد. لقمه‌اش را قورت داد و گفت: «فهمیدم! حالا من هم می‌توانم خدا را دوست داشته باشم.»

پیامبر گرامی اسلام j فرمودند:

«خدا را به خاطر نعمت‌هایی که به شما بخشیده دوست بدارید.»

CAPTCHA Image