10.22081/poopak.2017.64554

تصادف /رمز درخشیدن /والیبال /چسب زخم /خنگ‌ها در تاکسی /تاریخ تولد /مسابقه‌ی دو /مدرسه‌ی تمیز /دو کلمه‌ی سؤالی

خنده منده

لیلا چیذری

تصادف

آقای خسیس تصادف می‌کنه، بعد می‌زنه توی سرش می‌گه: «وای خدا ماشینم!» یکی بهش می‌گه: «بنده‌ی خدا دستت قطع شده، داری غصه‌ی ماشینتو می‌خوری؟» خسیس یه نگاهی به دستش می‌کنه و فریاد می‌زنه: «واااااای خداااا.... ساعتم کو؟»

رمز درخشیدن

آیا می‌خواهید همیشه و همه‌جا بدرخشید؟

قدری به صورت‌تان اکلیل بزنید! من امتحان کردم، جواب داد.

والیبال

به طرف می‌گن والیبال چه ورزشیه؟

می‌گه: «مدل شدیدتر نذاری بادکنک زمین بخوره.»

چسب زخم

از بس رفتم داروخانه به جای پول خرد بهم چسب زخم دادند، الآن می‌تونم یک گردان زخمی را پانسمان کنم!

خنگ‌ها در تاکسی

سه تا خنگ، سوار تاکسی شدند. راننده هم فهمید و خواست سر به سرشان بگذارد. برای همین بدون این‌که حرکت کند، گفت رسیدیم. دوتا از خنگ‌ها کرایه دادند و پیاده شدند. سومی هم با جدّیت و ناراحتی زد روی شانه‌ی راننده و گفت: «هیچ‌وقت این‌قدر تند رانندگی نکن!»

تاریخ تولد

از یک نفر پرسیدند: «چه سالی به دنیا آمدی؟»

گفت: «87.»

گفتند: «چه ماهی؟»

گفت: «وای ممنون، نظر لطفتونه!»

مسابقه‌ی دو

یک روز لاک‌پشت به خرگوش گفت: «میای مسابقه‌ی دو بدهیم؟ هر کس زودتر به خانه‌اش رسید، برنده است.»

خرگوش خنده‌ای کرد و جواب داد: «قبول.» اما تا 1، 2، 3 می‌گفتند لاک‌پشت توی لاکش که خانه‌اش بود رفت و داد زد: «من برنده شدم!»

مدرسه‌ی تمیز

ناظم: «چه‌طور می‌‌توانیم مدرسه‌ای تمیز با وسایلی سالم داشته باشیم؟»

شاگرد بازی‌گوش: «با ماندن در خانه و نیامدن به مدرسه!»

دو کلمه‌ی سؤالی

معلم: «دوتا کلمه‌ی سؤالی بگو.»

شاگرد: «کی؟ من؟»

معلم: «آفرین، درسته!»

CAPTCHA Image