10.22081/poopak.2017.64825

اورژانس /خال‌خالی

اورژانس

سعیده موسوی‌زاده

یک هندوانه مانده

در گوشه‌ی خیابان

طفلی دلش شکسته

در آفتاب سوزان

 

از پشت وانتی گیج

سُر خورد و با سَر افتاد

اول به آن‌ور افتاد

بعداً به این‌ور افتاد

 

یک جوی صورتی‌رنگ

یک مشت آب و دانه

کو آمبولانس، پس کو؟

اورژانس هندوانه

******

خال‌خالی

مرضیه تاجری

لای سبزی‌های مامان

می‌رود با بی‌خیالی

بال‌های خوشگل او

قرمز است و خال‌خالی

***

ناگهان از لای سبزی

می‌پرد یکهو کنارم

می‌برم او را من آرام

توی گلدان می‌گذارم

***

من به او می‌گویم این‌جاست

خانه‌ی تو کفشدوزک

خانه‌ات خیلی قشنگ است

توی این گلدان کوچک

CAPTCHA Image