سبدسبد گل
پیامبر(ص) و چند نفر کنار هم نشستند. او گفت: «کسی که قطع رَحِم کرده، نباید کنار من بنشیند.»
مردِ جوانی از پیرمردی پرسید: «قطع رَحم یعنی چه؟» پیرمرد گفت: «یعنی اینکه با اقوام و فامیل خود، رابطهاش را قطع کرده و قهر است.»
جوان فوری برخاست و به سمت محلهیشان دوید. او با خالهاش به خاطر یک اتفاق کوچک، قهر بود. به او که رسید گفت: «سلام خالهجان! چهقدر دلم برایت تنگ شده بود.»
خاله او را بغل کرد و با گریه گفت: «منم دلم برایت تنگ شده بود. کجا بودی؟»
جوان بعد از آشتی و چاق سلامتی، از او خداحافظی کرد و پیش حضرت محمد(ص) برگشت. حضرت محمد(ص) با دیدن او، لبخند زد و از کار کسانی که با هم آشتی میکنند، تعریف کرد.
ارسال نظر در مورد این مقاله