با دانشمندان ایرانی
آزمایشگاه جابر
ناهید رحیمی
روزی در یک ساختمان بزرگ چند نفر آقا و خانم دور یک میز، در حال گفتوگو و مشورت بودند. آنها میخواستند برای آزمایشگاهی که به تازگی ساخته بودند یک اسم خوب انتخاب کنند.
یک نفر گفت: «به نظر من اسم آزمایشگاه را از روی اسم پسر رئیس آزمایشگاه انتخاب کنیم.»
آقای رئیس در حالی که قند توی دلش آب میشد گفت: «خیلی ممنونم! اما اسم پسرم رستم است و برای آزمایشگاه مناسب نیست. اسم پسر من بیشتر مناسبِ باشگاه بدنسازی است.»
یکی دیگر گفت: «بهتر است یک اسم باکلاس اروپایی روی این آزمایشگاه بگذاریم.»
نفر سوم کمی فکر کرد و گفت: «به نظر من باید اسمی انتخاب کنیم که به کار آزمایشگاه و علوم آزمایشگاهی مربوط باشد. فکر میکنم آزمایشگاه «جابربن حَیّان»(1) اسم خیلی خوبی است.»
همهی افرادِ جلسه به نفر سوم نگاه کردند و با هیجان گفتند: «وای...آفرین... چه انتخاب خوبی!»
در همین وقت نفر اول گفت: «ببینم... جابربن حیان همان دانشمند ایرانی نیست که شاگرد امام صادق(ع) هم بوده است؟»
نفر سوم لبخندی زد و گفت: «بله خودش است. جابربن حیان حدود 1300 سال پیش زندگی میکرد و اولین کسی است که در تاریخ، لقب «شیمیدان» را گرفت. او اولین شیمیدان مسلمان و ایرانی هم هست که با علم شیمی در داروشناسی و شناخت فلزات کارهای مفید بسیار زیادی انجام داد. غیر از علم داروشناسی ، از علوم زیاد دیگری هم سر درمیآورد.»
آقای رئیس گفت: «درست است. جابربن حیان بسیاری از وسایل آزمایشگاهی را که ما الآن از آنها استفاده میکنیم را طراحی و اختراع کرده است. یک چیز جالب را هم خوب است بدانید. خیلی از اسیدها و مواد آزمایشگاهی را که برای آزمایش کردن لازم داریم جابربن حیان ساخته است. بعد فرمولهایش را در کتابش نوشت و با کمک همان فرمولها خیلی از آزمایشگاهها هم همان مواد را ساختند. در تمام دنیا کارهای علمی جابربن حیان را میشناسند.
نفر سوم با تأسف گفت: «ولی ما مردم ایران این شیمیدان و دانشمند کشور خودمان را خوب نمیشناسیم.»
در همین وقت آقای رئیس از جایش بلند شد و به راه افتاد. همه با تعجب و یک صدا گفتند:
- کجا آقای رئیس؟
آقای رئیس گفت: «مثل اینکه یادتان رفته برای چی دور هم جمع شده بودیم. دارم میروم تابلوی آزمایشگاه را به اسم جابربن حیان سفارش بدهم.»
*
1- جابربن حیان، در سال 100 هجری شمسی در توس به دنیا آمد.
ارسال نظر در مورد این مقاله