تفریحات تابستانی پشه‌ها

10.22081/poopak.2021.71368

تفریحات تابستانی پشه‌ها


خنده منده

تفریحات تابستانی پشه‌ها

سیدناصر هاشمی

سلام. من یک پشه هستم. یک پشه‌کوچولو. پدرم اسمم را گذاشته خونخوار کوچک، ولی مادرم مخالف است. می‌گوید خونخوار اسم ترسناکی است. مادرم اسمم را گذاشته شربتی. می‌گوید چون تو خون‌های شیرین را دوست داری.

راست می‌گوید من خون‌های ترش و تلخ را دوست ندارم. فقط خون شیرین. به خاطر همین همیشه تابستان موقع تعطیلات می‌رویم منزل آقای طالبی. آقای طالبی یک انسان خیلی چاق است و چون شیرینی و شکلات زیاد می‌خورد، مرض قند دارد و خونش خیلی شیرین است.

من دلم برای آقای طالبی می‌سوزد. همه‌ی فامیل‌های من تابستان برای تفریح می‌آیند منزل آقای طالبی؛ چون خانواده‌ی آقای طالبی، هم بهداشت را رعایت نمی‌کنند و هم خیلی شیرینی و شکلات می‌خورند. تابستان‌ها تمام بدن آقای طالبی زخم می‌شود. چون ما پشه‌ها خیلی خون او را می‌مکیم. آقای طالبی عصبانی می‌شود و با پیف‌پاف به ما حمله می‌کند. سریع ماسک می‌زنیم که نابود نشویم. پارسال پسرعموی من یادش رفت ماسک بزند و نابود شد. ما پشه‌ها هم عصبانی شدیم و کمر آقای طالبی را نیش زدیم. ما پشه‌ها از دست هر کسی عصبانی باشیم پشتش را نیش می‌زنیم؛ چون هیچ‌کس نمی‌تواند با دست پشت کمرش را بخاراند و حسابی اذیت می‌شود. آقای طالبی نمی‌توانست پشتش را بخاراند، هی پشتش را می‌کشید به دیوار یا به قالی. جای‌تان خالی خیلی خنده‌دار شده بود.

ما پسر آقای طالبی را خیلی دوست داریم؛ چون وقتی از کوچه و بازی فوتبال می‌آید خانه، دوش نمی‌گیرد و با همان بدن عرق کرده و کثیفش در خانه می‌گردد. ما عاشق انسان‌های کثیف هستیم. خون انسان‌های کثیف برای ما مثل ویتامین است. اگر یکی از پشه‌ها مریض شود، دکترمان می‌گوید برو خون یک انسان کثیف را بخور، حالت خوب شود.

پس بچه‌های عزیز اگر می‌خواهید ما تابستان‌ها به منزل شما بیاییم و مهمان شما باشیم، باید کثیف باشید و بهداشت را رعایت نکنید. قول می‌دهیم خیلی نیش‌تان نزنیم؛ چون خانواده‌ی من تعدادشان کم است. در کل پنجاه نفریم. پنجاه‌تا نیش پشه که چیزی نیست.

CAPTCHA Image