10.22081/poopak.2022.72468

صرفه‌جویی در آب

خنده منده

صرفه‌جویی در آب

سیدناصر هاشمی

  1. معلم از فسقلی پرسید: «یکی از راه‌های صرفه‌جویی آب چیست؟»

فسقلی جواب داد: «یکی از راه‌ها این است که مثلاً سر سفره به جای آب، نوشابه بخوریم.»

  1. فسقلی با سروصورت نشسته رفت مدرسه. معلم از او پرسید: «فسقلی چرا این‌قدر سروصورتت کثیف است؟ مگر صبح‌ها صورتت را نمی‌شویی؟»

فسقلی جواب داد: «نخیر؛ چون می‌خواهیم در مصرف آب صرفه‌جویی کنیم.»

  1. فسقلی رفت درِ خانه‌ی همسایه را کوبید و گفت: «ببخشید شلنگ آب‌تان را می‌دهید تا ماشین‌مان را بشوریم؟»

همسایه با تعجب پرسید: «چرا از آب خانه‌ی خودتان استفاده نمی‌کنید؟»

فسقلی جواب داد: «چون بابام گفته در مصرف آب خانه صرفه‌جویی کنیم.»

  1. معلم سر کلاس از دانش‌آموزها پرسید: «بچه‌ها اگر آب را هدر بدهیم و اسراف کنیم چه می‌شود؟»

فسقلی سریع جواب داد: «خانم اجازه، از پدرمان کتک می‌خوریم.»

  1. پدر فسقلی دید پسرش خیلی بی‌حال و ناتوان است. پرسید: «فسقلی حالت خوب است؟ چرا این‌جوری شدی؟»

فسقلی گفت: «تشنه‌ام.»

پدرش باتعجب گفت: «خب آب بخور.»

فسقلی جواب داد: «نه پدر، دارم در مصرف آب صرفه‌جویی می‌کنم.»

  1. پدر، یک سطل آب داد به فسقلی و گفت: «فسقلی برو ماشین را با همین یک سطل آب تمیز کن.»

چند دقیقه بعد، فسقلی با سطل خالی برگشت. پدر گفت: «آفرین پسرم که با یک سطل آب ماشین را شستی.»

فسقلی جواب داد: «ممنون بابا، ولی شرمنده، سطل از دستم افتاد، آب ریخت روی پله‌ها، بعدش من لیز خوردم و خوردم به گلدان همسایه، گلدان شکست. الآن هم همسایه دم در است و با شما کار دارد.»

  1. معلم گفت: «بچه‌ها اگر آب نباشد کارها سخت می‌شود، مثلاً فرض کنید کلی پفک خوردید و دست‌تان پفکی شده و می‌خواهید بشویید، ولی آب نیست، حالا چه‌کار می‌کنید؟»

فسقلی: «آقا اجازه دست‌مان رو لیس می‌زنیم.»

معلم: «اگر نتوانی لیس بزنی آن‌وقت چی؟»

فسقلی: «آقا اجازه آن‌وقت پفک را با چنگال می‌خوریم که دست‌مان پفکی نشود.»

  1. پدر که یک لیوان آب دستش گرفته بود، به پسرش گفت: «فسقلی، اگر یک روزی آب دریاها تمام شود به چه نتیجه‌ای می‌رسیم؟»

فسقلی جواب داد: «به این نتیجه که دریا سوراخ شده، باید تعمیرکار بیاوریم تا آن را درست کند.»

 

CAPTCHA Image