تقویم روزها
روز عزیز تو
سردبیر
وقتی میخواهم برای خوشبوترین گل دنیا بنویسم، اسم معلممان را مینویسم. وقتی میخواهم درباره سبزترین درخت زندگی صحبت کنم از معلم عزیزمان سخن میگویم.
وقتی میخواهم اسم زلالترین چشمه را ببرم، چهره دوستداشتنی معلممان به ذهنم میآید.
وقتی میخواهم زیباترین کتاب زندگیام را ورق بزنم و نوشتههای خوبش را بخوانم و به خاطر بسپارم، معلم عزیزم به یادم میآید.
من باز هم دارم به معلم عزیزم نامه مینویسم. نامهای که خیلی کوتاه است:
سلام معلم مهربانم! اگر در همین روزهای تقویم اسم شما نوشته شده بود، من هر روز برایت نامه مینوشتم و از خوبیهایتان حرف میزدم.
چون شما به من الفبای زندگی را یاد دادید. به من آموختید که مهربان باشم و روی لبهایم، همیشه گل لبخند باشد. با کسی قهر و دعوا نکنم. به پدر و مادرم احترام بگذارم. به همسایه و دوست و فامیل هدیه بدهم. شما به من یاد دادید حرف های دلم را فقط به خدا بگویم و از او کمک بگیرم. با او خودمانی باشم و از او بخواهم، چراغ راه دانایی و درستکاری را توی دستم بگذارد. معلم عزیزم! امروز روز توست. روز مهربانیهایت. روز یک عالمه دلسوزی و از خودگذشتگیات که به پای ما ریختی. روز عزیزِ معلم بر تو و همه ما را گرامی باد!
ارسال نظر در مورد این مقاله