دوستانه
حریم خصوصی
مهدیس حسینی
کارشناش روانشناس بالینی
یکی از بزرگترین آرزوهای سارا این بود که مامان و بابا یک تلفن همراه برایش بخرند. سارا هر زمان که میخواست با تلفن همراه بازی کند از مامان و بابا اجازه میگرفت و از تلفن همراه آنها استفاده میکرد. بابا همیشه به سارا میگفت که هنوز کوچک است و لزومی ندارد تلفن همراهی برای خودش داشته باشد. و باید قوانین استفاده از تلفن همراه را یاد بگیرد. یکی از این قوانین این بود که سارا اجازه ندارد در تمام طول روز با گوشی بازی کند. فقط زمانهای محدود و مشخص؛ چون بابا میگفت نگاه کردن مداوم به صفحهی تلفن همراه به چشمها آسیب میزند. قانون بعدی این بود که سارا فقط اجازه دارد بازیهای مناسب سن خودش را روی گوشی نصب کند و بازی کند. البته سارا جدا از بازی، گاهی اوقات با پیامرسانهایی که روی گوشی بابا و مامان بود برای عمه جون و عزیز پیام و عکس میفرستاد. پدر و مادر سارا خیلی مهربان بودند و سارا متشکر بود از اینکه آنها اجازه میدهند تا او از تلفن همراهشان استفاده کند. یک روز تصمیم گرفت که به همهی دنیا بگوید که چه پدر و مادر مهربانی دارد. او فکر کرد اگر این کار را بکند پدر حتماً خوشحال میشود.
آن روز سارا به ذهنش رسید که از پدر بخواهد موهایش را شانه بزند. گوشی را تنظیم کرد و بدون اطلاع پدر خواست از خودشان فیلم بگیرد. وقتی کار شانه زدن موها تمام شد با عجله به سمت گوشی رفت. فیلم ضبط شده را در تمام گروههای پیامرسان بابا به اشتراک گذاشت. هنوز زمانی نگذشته بود که گوشی بابا شروع به زنگ خوردن کرد. تصور کرد الآن همهی دوستان و آشنایان زنگ میزنند تا به بابا بگویند او مهربانترین بابای دنیاست؛ اما نمیدانست چرا هر لحظه رنگ صورت بابا قرمزتر میشود و پشت سر هم عذرخواهی میکند. بابا گوشی را قطع کرد و فوری وارد برنامهی پیامرسان شد و گفت: «سارا چه کردی؟»
سارا گفت: «کاری نکردم، فقط فیلم شانه زدن موهایم را برای همه ارسال کردم تا همه بدانند شما چهقدر مهربان هستید.» پدر همانطور که فیلم را پاک میکرد گفت: «سارا جان یکی دیگر از قوانین استفاده از تلفن همراه این است که بدانی حریم خصوصی چیست و هیچ وقت تصاویر و فیلمهای زندگی خصوصیات را به کسی نشان ندهی!»
سارا بعد از آن فهمید که نباید عکسهایش را برای دیگران ارسال کند.
*
بچههای عزیزم شما کدامیک از قوانین استفاده از تلفن همراه را بلد هستید؟
ارسال نظر در مورد این مقاله