خنده منده ( 16 و 17)

خنده منده ( 16 و 17)


خنده منده

لیلا چیذری

لاک‌پشت زرنگ

لاک‌پشت: «میای مسابقه‌ی دو بگذاریم؟ هر کس اول به خونه‌اش رسید، برنده ‌است.»

خرگوش‌خنده‌ای می‌کنه و می‌گه: «باشه حاضرم. یک، دو، سه...»

لاک‌پشت بلافاصله می‌ره توی لاکش و برنده می‌شه.

****

گل‌خورها

اولی: «چرا زنبورها گل می‌خورند؟»

دومی: «چون دروازه‌بانی‌شون خوب نیست!»

****

مسابقه‌ی دو

یک شتر و یک گورخر با هم مسابقه‌ی دو می‌دهند، گورخر برنده می‌شه. شتر می‌گه: «قبول نیست، تو لباس ورزشی پوشیده بودی!»

****

سر و تَه کرم

حمید: «از کجا می‌فهمی کدام طرف سرِ کرم است و کدام طرف ته کرم؟»

مجید: «از وسط کرم را قلقلک می‌دهیم؛ هر طرف که خندید، سرِ کرم است.»

****

تأخیر ممنوع!

معلم: «اصغری! چرا داری سینه‌خیز میای توی کلاس؟»

اصغری: «خودتون گفتین اگه دیر کردین، حق ندارین پاتونو توی کلاس بذارین!»

****

دندان آخر

معلم: «آخرین دندانی که در دهان انسان درمی‌آید، چه نام دارد؟»

شاگرد: «دندان مصنوعی!»

****

دروغ حلزونی

به یک حلزون می‌گویند: «دروغ شاخ‌دار بگو!» می‌گه: «دویدم و دویدم، سرِ کویی رسیدم.»

****

تاکسی وظیفه‌شناس

توی تاکسی بودم. به راننده گفتم: «آقا ممنون! من کنار اون وانت پیاده می‌شم.» بعد یک‌دفعه وانتی حرکت کرد! حالا دارم از جاده‌ی ورامین با شما صحبت می‌کنم...!

****

پول نو

اولی: «توی بانک آشنا داری؟ یه بسته پول نو می‌خواستم.»

دومی: «بله، بگو کجا برسونم به دستت؟»

اولی: «نه دیگه، زحمتت نمی‌دم. بگو بریزه به حسابم، خودم از عابربانک می‌گیرم!»

CAPTCHA Image