خنده منده
لیلا چیذری
لاکپشت زرنگ
لاکپشت: «میای مسابقهی دو بگذاریم؟ هر کس اول به خونهاش رسید، برنده است.»
خرگوشخندهای میکنه و میگه: «باشه حاضرم. یک، دو، سه...»
لاکپشت بلافاصله میره توی لاکش و برنده میشه.
****
گلخورها
اولی: «چرا زنبورها گل میخورند؟»
دومی: «چون دروازهبانیشون خوب نیست!»
****
مسابقهی دو
یک شتر و یک گورخر با هم مسابقهی دو میدهند، گورخر برنده میشه. شتر میگه: «قبول نیست، تو لباس ورزشی پوشیده بودی!»
****
سر و تَه کرم
حمید: «از کجا میفهمی کدام طرف سرِ کرم است و کدام طرف ته کرم؟»
مجید: «از وسط کرم را قلقلک میدهیم؛ هر طرف که خندید، سرِ کرم است.»
****
تأخیر ممنوع!
معلم: «اصغری! چرا داری سینهخیز میای توی کلاس؟»
اصغری: «خودتون گفتین اگه دیر کردین، حق ندارین پاتونو توی کلاس بذارین!»
****
دندان آخر
معلم: «آخرین دندانی که در دهان انسان درمیآید، چه نام دارد؟»
شاگرد: «دندان مصنوعی!»
****
دروغ حلزونی
به یک حلزون میگویند: «دروغ شاخدار بگو!» میگه: «دویدم و دویدم، سرِ کویی رسیدم.»
****
تاکسی وظیفهشناس
توی تاکسی بودم. به راننده گفتم: «آقا ممنون! من کنار اون وانت پیاده میشم.» بعد یکدفعه وانتی حرکت کرد! حالا دارم از جادهی ورامین با شما صحبت میکنم...!
****
پول نو
اولی: «توی بانک آشنا داری؟ یه بسته پول نو میخواستم.»
دومی: «بله، بگو کجا برسونم به دستت؟»
اولی: «نه دیگه، زحمتت نمیدم. بگو بریزه به حسابم، خودم از عابربانک میگیرم!»
ارسال نظر در مورد این مقاله