گاهی وقتها لازم است خودمان را باور کنیم
سردبیر
خدای بزرگ به ما نعمتها و هدیههای زیادی داده است. از نفت و گاز و منابع زیرزمینی گرفته تا نعمت میوهها، جنگلها، دریاها و...
ما در همهی زمانهای تاریخ، دانشمندان زیادی داشتهایم که بزرگ و نامدار هستند. مردم ما، مردمی پرتلاش و با استعدادند. پس هیچ نیازی نیست که چشممان به داشتهها و ساختههای کشورهای دیگر باشد. ما آنقدر توان و استعداد داریم که بتوانیم همهی وسایل مورد نیازمان را خودمان بسازیم. تازه، باید اهل قناعت و استفادهی درست هم باشیم تا گرفتار اسراف و بریز و بپاش نشویم.
سال «اقتصاد مقاومتی» به ما درسهای زیادی میدهد. یکی از درسهای مهمّ آن این است که به خودمان بیاییم و خودمان را باور کنیم.
===========
در باغ مهربانی
به اندازه!
سیدمحمد مهاجرانی
یک هفته تا مسابقه دو استقامت مدرسهیمان وقت داشتیم.
نادر سر ساعت پنج آمد در بوستان شقایق و شروع کردیم به دویدن. نیم دور که زدیم، کنار نیمکت داخل پارک ایستادم و روی آن ولو شدم!
نادر لبخند زد: «کم آوردی؟ پاشو حداقل یک دور بزنیم.»
- بیخیال! همین نیم دور هم زیادمان هست!
نادر یک دورش را تمام کرد و روز بعد دوباره ساعت پنج شروع کردیم. یک دور زدیم.
نادر ایستاد و گفت: «کافیه!»
گفتم: «من میخواهم چند دور دیگر بزنم.» نادر نشست و من پنج دور دیگر دور بوستان دویدم. دور آخر دیگر توان نداشتم. شب آنقدر پایم درد گرفت که راه رفتن هم برایم سخت شده بود! روز مسابقه به خاطر پادرد از رقابت انصراف دادم! من در کارم زیادهروی کرده بودم.
به قولِ امام علیm، بهترین کارها نزد خدا، کارهایی است که همراه با میانهروی باشد.
ارسال نظر در مورد این مقاله