زنگ کتاب

10.22081/poopak.2017.63604

زنگ کتاب


 

به کوشش: لعیا اعتمادی

در جست‌وجوی خدا

نویسنده و تصویرگر: کِلِر ژوبرت

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

داستان در جست‌وجوی خدا، داستان سنجاب کوچکی به نام موشکاست که هر روز صدای بی‌بی‌سکینه، پیرزن همسایه‌‌ی‌شان را می‌شنود که خدا را صدا می‌زند. به همین خاطر یک روز موشکا با خودش تصمیم می‌گیرد که خدا را پیدا کند و او را به خانه‌ی بی‌بی‌سکینه بیاورد...

هشت‌پا

نویسنده: محمدرضا شمس

تصویرگر: علی خدایی

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

کتاب هشت‌پا دارای پنج داستان کوتاه تخیّلی برای کودکان است.

گل‌ها گفتند: «وای که پختیم از گرما! می‌شه چندتا فوت کوچیک کنی، ما خنک شیم؟»

بادکنک گفت: «چرا نمی‌شه؟»

چندتا فوت کوچک کرد.

گل‌ها خنک شدند. بعد رفت، رسید به یک توپ. توپ باد نداشت. گفت: «می‌شه چندتا فوت گنده کنی، من باد بشم؟ شاد بشم؟»

بادبادک گفت: «چرا نمی‌شه؟»

قصه‌های مامانی

نویسنده: لاله جعفری

تصویرگر: الهه جوانمرد

ناشر: سوره‌ی مهر

کتاب «قصه‌های مامانی» یک مجموعه‌ی تخیّلی با ده داستان کوتاه است. داستان‌های این مجموعه شامل دوازده‌تا بچه، آتشِ ‌اژدهاکوچولو، این‌جوری، بپر بالا، جیب پاره، کله‌پوک‌ها، گوشِ سوتی، گوشواره قرمزی، نوکم می‌چکد! و یخچالی که گرمش شد، است.

گوله‌برفی از نوک تپه قل خورد، پایین رفت پیش اژدهاکوچولو و گفت: «گریه نکن! بیا فوتبال برفی!»

اژدهاکوچولو خوش‌حال شد و دوید دنبال گوله‌برفی. یه ذرّه که فوتبال‌برفی بازی کرد، یاد آتشش افتاد. زد زیر گریه و گفت: «من فوتبال‌برفی نمی‌خوام. من آتشم را می‌خوام.»...

آقای خیلی مهربان

نویسنده: محمود پوروهاب

تصویرگر: میثم برزا

ناشر: امیرکبیر

بابا رحمانم پرسید: «مولای من، از دیروز شما را غمگین می‌بینم. دوستان دیگر هم از این موضوع نگرانند. چه شده؟ شاید ما بتوانیم کمک‌تان کنیم!»

حضرت علیm لبخندی زد و گفت: «می‌دانی چرا غمگینم؟ چون هفت روز است که هیچ مهمانی به خانه‌ی ما نیامده!»

من خیلی تعجب کردم. اصلاً یک ذره هم فکر نمی‌کردم که حضرت علیm به خاطر این موضوع ناراحت باشد. تازه فهمیدم او چه‌قدر مهربان و بخشنده و مهمان‌نواز است.

مثل حضرت مسیحm

نویسنده: مجید ملامحمدی

تصویرگر: حسن عامه‌کن

ناشر: امیرکبیر

لحظه‌ای ایستاد. به صورت او نگاه کرد. پیری و درد پا را فراموش کرد و با خود گفت: «خدای من! چه صورت آرام و مهربانی دارد. درست مثل حضرت مسیحm! من که حضرت مسیحm را ندیده‌ام؛ اما صورت این مرد مثل چیزهایی است که درباره‌ی حضرت مسیحm شنیده‌ام.»

مورچه‌ی بور

شاعر: محمود پوروهاب

تصویرگر: زهرا غفاری

ناشر: امیرکبیر

در این کتاب، شش شعر زیبا برای کودکان جمع‌آوری شده است. با هم یکی از این شعرها را می‌خوانیم:

باغ خوش‌حال

مثل خورشید صبح است

مثل بارانِ نم نم

تازه مثل چمن‌زار

روشن از نور و شبنم

پاک و دل‌چسب و خوش‌بو

مثل باد بهار است

مثل یک باغ خوش‌حال

میوه‌اش بی‌شمار است

شادم از این‌که دارم

دوستی مثل قرآن

می‌دهد حرف‌هایش

بوی پیغمبرمان

آش بلوط

نویسنده و تصویرگر: کِلِر ژوبرت

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

«آش بلوط» اولین جلد از مجموعه‌ی پنج‌جلدی داستان‌های پپوچی است. اسم جلدهای دیگر این مجموعه، غصه‌ی پپوچی، یک عالم مدادرنگی، درخت شکلات و آینه هستند. شخصیت اصلی تمام این مجموعه‌ها پپوچی است که دوستان زیادی دارد؛ اما بهترین دوست او زَزو است.

سرما نخوری کوتی‌کوتی

نویسنده: فرهاد حسن‌زاده

تصویرگر: هدی حدادی

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

«سرما نخوری کوتی‌کوتی»، دومین جلد از کتاب قصه‌های کوتی‌کوتی است. شخصیت اصلی قصه‌های کوتی‌کوتی، یک هزارپاست که اتفاقات جالبی برای او در داستان می‌افتد.

دایی‌جان ورزش‌کار

نویسنده: زهره پَریرُخ

تصویرگر: امیر خُجسته

ناشر: سوره‌ی مهر

«دایی‌جان! ورزش‌کار» از مجموعه کتاب‌های «روزهایی که پنج‌وَجبی یک زرافه‌کوچولوی کوچولو بود»، است. این مجموعه‌ی نُه‌جلدی درباره‌ی یک بچه‌زرافه‌ی کوچک است که خیلی دوست دارد زود بزرگ شود.

یکی از این صبح‌ها، پنج‌وجبی از صدای تاپوتوپ دایی‌جان ورزش‌کار بیدار شد. دایی‌جان ورزش‌کار کنار درخت‌زار آن‌ها یورتمه می‌رفت و سُم به زمین می‌کوبید و می‌گفت: «هوووف، هوووف؛ ورزش برای قد و قامت پنج‌وجبی خوب، خوب.»

باباجان‌زرافه که حالش را نداشت هر روز پنج‌وجبی را برای ورزش بیرون ببرد، خیلی از این پیشنهاد خوشش آمد...

خوش‌بختانه شیر

نویسنده: نیل گیمن‌

تصویرگر: اسکاتی یانگ

ناشر: افق

داستان «خوش‌بختانه شیر» یک داستان فانتزی ـ تخیلی است. ماجرای این داستان اتفاقات جالبی است که برای پدر خانواده هنگام خریدن شیر از مغازه‌ی سرِ خیابان می‌افتد.

 

CAPTCHA Image