میزگرد بچه‌ها(4)

10.22081/poopak.2017.63628

میزگرد بچه‌ها(4)


پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها

گفت‌وگو و عکس: طیبه رضوانی

شرکت‌کنندگان:

ریحانه باباجانیان، نُه ساله

رقیه باباجانیان، نُه ساله

زینب فعلی، نُه ساله

شنیده‌اید که می‌گویند: «نوه شیرین‌تر از بچه ا‌ست؟» پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها خیلی نوه‌های‌شان را دوست دارند، حتی بیش‌تر از بچه‌های‌شان. ای کاش ما هم قدر محبت‌های‌شان را بدانیم و سعی کنیم به آن‌ها بگوییم که خیلی برای ما عزیزند!

اگر یک روز پدربزرگ یا مادربزرگ شوید، دوست دارید بچه‌ها و نوه‌های‌تان چه‌طوری با شما رفتار کنند؟

زینب: دلم می‌خواهد وقتی بچه‌هایم می‌آیند، به من سر بزنند. شب زود به خانه‌ی‌شان برگردند تا من بتوانم به‌موقع بخوابم و مراقب باشند تا بچه‌های‌شان جیغ نکشند و با هم دعوا نکنند؛ چون من از سروصدای زیاد اذیت می‌شوم.

رقیه: دلم می‌خواهد با من خوب حرف بزنند و به من احترام بگذارند.

ریحانه: دلم می‌خواهد اگر مریض شدم، از من مراقبت کنند و مرا به خانه‌ی سالمندان نفرستند.

معنای جمله‌‌ی «پیر شی الهی» چیست؟

رقیه: یعنی آن‌قدر عمرمان زیاد شود که پیر شویم و نوه‌های‌مان را ببینیم.

زینب: یعنی الهی تا جوان هستی، نمیری و صدوبیست سال عمر کنی.

ریحانه: من اول فکر می‌کردم منظور این جمله این است که الهی زود پیر بشوی و موهایت سفید بشود؛ اما بعداً فهمیدم این دعایی‌ است برای طول عمر.

چرا بعضی‌ها دوست ندارند پیر بشوند؟

زینب: چون پیر و ضعیف می‌شوند و نمی‌خواهند با نوه‌های‌شان سر و کله بزنند یا دوست ندارند صدای جیغ نوه‌های‌شان را بشنوند.

رقیه: چون دوست دارند شاد و جوان باشند.

ریحانه: چون ممکن است اگر پیر بشوند، بچه‌های‌شان آن‌ها را رها کنند و دیگر دوست‌شان نداشته باشند.

بهترین راه مراقبت از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها چیست؟

رقیه: این‌که هیچ‌وقت تنهای‌شان نگذاریم.

ریحانه: جوری با آن‌ها رفتار کنیم که احساس نکنند سربارِ بچه‌های‌شان هستند.

زندگی با پدربزرگ و مادربزرگ چه برکاتی برای ما دارد؟

زینب: مادربزرگم برای من قصه می‌خواند و برای من لباس می‌دوزد و پدربزرگم اگر اسباب‌بازی برادرم خراب شود، آن را برایش درست می‌کند.

ریحانه: همین که برای ما دعا می‌کنند، زندگی‌مان پر از برکت می‌شود.

دل‌تان می‌خواهد به پدربزرگ و مادربزرگ‌تان چه بگویید؟

زینب: خسته نباشید پدربزرگ و مادربزرگ عزیزم و آفرین به شما که بچه‌های به این خوبی تربیت کردید!

رقیه: خیلی دوست‌تان دارم؛ چون برایم عزیزترین آدم‌های روی زمین هستید.

ریحانه: از این‌که پیش ما هستید ممنونم!

CAPTCHA Image