دیداری دوستانه

10.22081/poopak.2017.63632

دیداری دوستانه


مائده موسوی - محمدرضا اسماعیل‌زاده

امروز پنج‌شنبه 18/9/1395 با بچه‌های کانون ادبی کتاب‌خانه‌ی ایثار، به مرکز فرهنگی -هنری دفتر تبلیغات اسلامی و دفتر مجله‌ها رفتیم. اولین بار بود که می‌خواستیم از مجله‌های معروف و پرطرف‌دار این مرکز دیدن کنیم. به دفتر آقای پوروهاب که جانشین مدیر مسئول این نشریات هستند، رفتیم. ایشان به ما گفتند که در این مرکز مجله‌های پوپک، سلام بچه‌ها و سنجاقک به چاپ می‌رسد. برای این مجله‌ها، بسیار زحمت کشیده شده تا به دست دانش‌آموزان و بچه‌های اهل مطالعه برسد. بعد به دفتر آقای سیدسعید هاشمی، سردبیر مجله‌ی پرطرف‌دار سلام بچه‌ها رفتیم. بعد هم وارد دفتر آقای علی باباجانی، سردبیر مجله‌ی سنجاقک شدیم.

بعد از آن‌جا به دفتر آقای مجید ملامحمدی، سردبیر مجله‌ی پوپک که دوست قدیمی و همیشگی ما بچه‌هاست، رفتیم.
آقای فیروزیان، مدیر اجرایی مجله‌ی پوپک درباره‌ی چاپ و طراحی مجله‌ی پوپک توضیحاتی را دادند. مجله‌ی پوپک 23 سال است که به چاپ می‌رسد. این مجله دارای جدول، کاردستی، دانستنی‌ها و سرگرمی‌های جذابی است.

بعد به سالن طبقه‌ی بالا رفتیم و دور هم نشستیم. بچه‌های کانون ادبی، مطالبی را که قبلاً نوشته بودند، با خود به همراه آورده بودند تا بخوانند و نوشته‌های‌شان از سوی سردبیرهای محترم مجله‌ها نقد و بررسی شود. استرس و هیجان در چهره‌ی بچه‌ها کاملاً پیدا بود. اولین نفر خانم موسوی بود که پانزده سال دارد. در نوشته‌هایش آرامش و یاد خدا را می‌توان احساس کرد. او درباره‌ی مدافعین حرم و امام زمانk مطالبی را خواند. پس از خواندن نوشته‌هایش و تحسین مسئولین محترم، نوبت به آقای امیرحسین زندوکیلی رسید. او پسری طنزپرداز و بسیار خلاق است. مطلبی درباره‌ی سیزده بدر که عقیده داشت نباید سیزده را بدر کرد، بلکه باید خانه‌نشین شد، خواند. پس از خواندن نوشته‌اش، خنده را بر لبان ما و هم‌چنین مسئولین آورد. بعد از آن، خانم ریحانه حسین‌پور دل‌نوشته‌اش را که در مورد سوزن‌بانان بود، خواند و مورد تأیید و تحسین قرار گرفت.

سپس خانم ریحانه مسعودی مطلبی در مورد امام حسینm خواند.

بعد نوبت خانم ملیکا کریمی رسید. او نوشته‌ای جذاب در مورد پسرک بیمار نوشته بود. نفر بعدی، خانم غزل سلیمی در مورد دوتا دونه برف نوشته بودند. قلم غزل بسیار روان و راحت هست. در آخر هم خانم مبینا آشکار، داستان کوتاه و طنزی را برای‌مان خواند. بعد از این‌که همه، مطالب‌شان را خواندند، با تحسین سردبیران محترم، بچه‌ها خوش‌حال شدند. وقت خداحافظی به ما بسته‌هایی دادند که داخلش ماه‌نامه‌ی پوپک، سلام بچه‌ها، سنجاقک و یک دفتر نقاشی زیبا و دفترچه‌ی یادداشت بود؛ هدیه‌ای باارزش که هرگز فراموش نخواهیم کرد. در پایان، از سردبیران مجلات و از خانم کلهر، مدیر کتاب‌خانه‌ی ایثار و خانم صدوق، مربی کانون ادبی که باعث شدند ما یک روز پرخاطره داشته باشیم، تشکر کردیم.

CAPTCHA Image