من دوست دارم داستان طنز بنویسم

10.22081/poopak.2017.63865

من دوست دارم داستان طنز بنویسم


‌گفت‌وگو با یک داستان‌نویس سیزده‌ساله

من دوست دارم داستان طنز بنویسم

گفت‌و‌گو و عکس از: سعادت‌سادات جوهری

تا به حال به این موضوع فکر کرده‌ای که اگر قرار باشد کتاب داستان بنویسی، چه قالبی را انتخاب ‌کنی؟ طنز یا واقعیت؟ داستان‌های پُرشخصیت یا برعکس و...؟

خانم «مهدیس سحری» به نوشتن داستان علاقه دارد و به تازگی کتاب رمان داستانی او چاپ شده است. این کتاب با تیراژ هزار عدد از سوی انتشارات موجک چاپ شده است. هم‌‌اکنون شما دعوتید به خواندن گفت‌وگوی کوتاه ما و مهدیس سحری.

راستی تا یادم نرفته بگویم، شما هم می‌توانید یک نویسنده باشید؛ کافی است علاقه‌مند باشید و اراده کنید. پس معطل نکنید!

خودت را به طور کامل معرفی کن.

من متولد6/8/1282 هستم. اسمم مهدیس و فامیلی‌ام سحری است. یه دختر پرانرژی و شاد هستم و به داستان‌نویسی خیلی علاقه دارم. اکثر داستان‌هایی که توی خلوت خودم می‌نویسم، قالبی طنز دارد.

از چه زمان شروع به نوشتن کردی؟

من از همان زمانی که وارد مدرسه شدم، به نوشتن علاقه داشتم. در درس ادبیات و داستان‌نویسی همیشه داوطلب بودم و هستم. تا این‌که کلاس پنجم و ششم بودم که نشستم و برای خودم داستان‌های طولانی نوشتم. وقتی می‌نویسی، چه احساسی داری؟

دلم می‌خواهد همیشه در اوقات فراغت و زمانی ‌که تنها هستم، بنویسم و از انجام این کار احساس خیلی خوبی دارم.

اسم رمان شما هست: کوله‌پشتی بنفش. چرا کوله‌پشتی بنفش؟

به نظر من، اسم داستان نباید خیلی به موضوع آن ربط داشته باشد. کوله‌پشتی بنفش یک نکته‌ی ریز از توی داستان است. در واقع یک جزء کوچک از هزاران جزء رمان.

خلاصه‌ای از رمانت را تعریف کن.

داستان درباره‌ی یک دختر هم‌سن‌وسال خودمه با یک برادر شیطون و یک خانواده‌ی منطقی، اما آزاردهنده برای خودِ شخصیت داستان. شخصیت اول من خیلی شلوغ‌کار و نا‌آرام است و رفتارهای حرص درآورنده دارد؛ برای همین در مدرسه دائم می‌خواهد با همه لجبازی کند.

البته این رمان در جلدهای بعدی ادامه پیدا می‌کند، و ماجراهای آن در پنج جلد خواندنی و شیرینی است.

از نوشتن این رمان چه هدفی داشتی؟

خلق یک اثرِ طنز با پیام‌های خوب و آموزنده.

اگر قرار بود کوله‌پشتی‌ات قرمز یا زرد باشد، مسیر داستان تغییر می‌کرد؟

نه، اصلاً اهمیتی نداشت و قابل توجه شما که اسم جلد دوم کتابم «کوله‌پشتی زرد» هست؛ و هم‌چنین در جلد‌های بعدی رنگ‌ها متفاوت هستند و اصلاً رنگ کوله‌پشتی توی داستان تأثیری ندارد.

چه‌طور شد که قالب طنز را برای نوشتن انتخاب کردی؟

برای این‌که من خودم آدم شوخ‌طبع و شادی هستم و به داستان‌های غمگین اصلاً علاقه ندارم. به همین خاطر ترجیح دادم داستانم مثل خودم طنز باشه.

برای مهدیس و همه‌ی نوجوانان علاقه‌مند به نوشتن آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون داریم. نوشتن یادتون نره!

CAPTCHA Image