خنده منده

10.22081/poopak.2017.63993

خنده منده


خنده منده

لیلا چیذری

غذا

صاحب‌خانه: «بگویم از بیرون غذا بیاورند یا صبر می‌کنید شام حاضر شود؟»

مهمان: «تا شام حاضر شود، بگویید از بیرون غذا بیاورند!»

کوزه

معلم: «چرا دفتر نقاشی‌ات خیس است؟»

احمد: «فکر می‌کنم این کوزه‌ای که کشیدم، نم پس می‌دهد.»

کم‌تر از صفر

دانش‌آموز تنبل: «آقا اجازه! من فکر می‌کنم مستحق نمره‌ی صفر نبودم.»

معلم: «من هم موافقم؛ ولی ببخشید نمره‌ی کم‌تر از صفر نداریم!»

شجاع کیست؟

معلم: «به چه کسی می‌گن شجاع؟»

دانش‌آموز: «به کسی که وقتی جواب سؤالی رو بلد نیست، دستش را بلند کنه!»

مانع!

معلم: «رشته‌ی ورزشی تو چیه؟»

دانش‌آموز: «دوچرخه‌سواری با مانع!»

 

معلم ورزشی: «این دیگه چه جور رشته‌ایه؟»

دانش‌آموز: «آخه هر وقت می‌خوام دوچرخه‌سواری کنم، پدرم مانعم می‌شه؟»

گرما و سرما

معلم: «با یک مثال، اثر گرما و سرما را روی اجسام توضیح بده.»

دانش‌آموز: «گرما باعث انبساط و سرما باعث انقباض می‌شود. مثل روزهای تابستان که بر اثر گرما طولانی است و روزهای زمستان که بر اثر سرما کوتاه است.»

گاو و ماهی

اولی: «من آن‌قدر گوشت گاو خوردم که قوی و پرزور شدم.»

دومی: «پس چرا من هر چی ماهی می‌خورم، شناگر خوبی نمی‌شم؟»

سخت‌ترین کار دنیا

به یکی گفتن: «سخت‌ترین کاری که توی عمرت انجام دادی چی بوده؟»

می‌گه: «پر کردن نمکدون؛ آخه سوراخش خیلی ریز بود و به زحمت نمک توی نمکدان ریخته می‌شد!»

دزدان تنبل

دوتا تنبل می‌رن بانک می‌زنن. اولی می‌گه: «بیا پول‌ها را بشمریم!»

دومی می‌گه: «ول کن بابا... فردا رادیو اعلام می‌کنه چه‌قدر بوده!»

CAPTCHA Image