خنده منده
لیلا چیذری
قِلقِلک
اولی: «میدونی کدوم طرف، ابتدای کرم و کدوم طرف، انتهای کرم است؟»
دومی: «از وسط، کرم را قلقلک بده؛ هر طرف که خندید، سر کرم است!»
مسابقهی دو
یک شتر و یک گورخر با هم مسابقهی دو میدهند. گورخر برنده میشه. شتر میگه: «قبول نیست، تو لباس ورزشی پوشیده بودی!»
حیوان انساندوست
معلم: «کدام حیوان به انسان علاقهی زیادی دارد؟»
شاگرد: «گرگ گرسنه!»
پرش از برج میلاد
معلم: «به نظرت کانگورو میتونه از برج میلاد بیشتر بپره؟»
شاگرد: «بله.»
معلم: «واقعاً! خوب چهطوری؟»
شاگرد: «به خاطر اینکه برج میلاد اصلاً نمیتونه بپره!»
همراه مریض
پرستار از مریضی که داشت به اتاق عمل میرفت، پرسید: «همراهتون کجاست؟»
مریض: «توی جیبمه، ولی خاموشش کردم!»
جملهسازی
معلم: «یک جمله بساز که توش «برنج» باشه.»
شاگرد: «من ناهار خوردم.»
معلم: «پس برنجش کجاست؟»
شاگرد: «توی بشقاب بود دیگه!»
وزن شعر
معلم ادبیات: «میدانی کدام شاعر، وزن را در شعرهایش رعایت نمیکرد؟»
دانشآموز: «همان شاعری که قبل از اختراعِ ترازو شعر میگفت!»
جملهی پرمعنی
به کسی گفتند: «یک جملهی پرمعنی بگو.» گفت: «به کسی میگویند «نادان» که به یک سخن، اعتماد صددرصد داشته باشد.»
پرسیدند: «مطمئنی؟»
گفت: «بله، صددرصد.»
بچهکانگورو
کانگورویی که بچهاش را گم کرده بود، به ادارهی پلیس رفت و گفت: «به دادم برسید... جیبم را زدند!»
ارسال نظر در مورد این مقاله