من حواسم هست
اکرم الفخانی
ایران خانهی من است. من ایران را دوست دارم. آسمان، درختها، دریاها و آدمهایش را دوست دارم؛ کسانی را که برایمان خیلی چیزها ساختهاند و به فکر دین و فرهنگ کشورمان بودهاند.
من هر روز کتاب میخوانم، کارتون میبینم و بازی میکنم؛ بازیهای رایانهای و حرکتی؛ اما اگر این بازیها با آداب و رسوم و تربیت من جور نباشد، فکر و روحیهام را خرابتر میکند؛ مثل بعضی غذاها که روغن و نمکشان زیاد است و جیغ معدهام را درمیآورد.
خیلی از بازیها و سرگرمیها ایرانی نیستند. غریبه هستند. من با غریبهها انس و دوستی ندارم؛ چون آنها را نمیشناسم. ایران را میشناسم و میدانم آدمهایش برای من یک عالمه سرگرمیهای ایرانی ساختهاند. من حواسم به زحمت و تلاش آنها هست؛ مثل پدرم که برای خوب بزرگ شدن من زحمت زیادی میکشد.
ارسال نظر در مورد این مقاله