)
عکس و حرف
به کوشش: مریم قلعه‌قوند
حانیه‌کوچولو خیلی خوش‌اخلاق است و مرتب می‌خندد. من خواهرم حانیه را، خیلی دوست دارم.
هدی جعفری – ده‌ساله
این تمشک‌های سرخ را خودم از درخت چیده‌ام. تمشک واقعاً خوش‌مزه است و خاصیت‌های زیادی دارد. حتماً در فصل تابستان تمشک بخورید.
علی فراهانی – نُه‌ساله
ابیانه یک شهر قدیمی و پر از جاذبه‌های دیدنی است. در آن‌جا با قوری ذغالی، چای واقعاً خوش‌طعم می‌شود و با سبزی‌های محلی، یک آش خوش‌مزه حسابی می‌چسبد.
هدیه هاشم‌نژاد – نُه‌ساله
با پدر و مادرم به مازندران رفته بودیم. مازندران تکه‌ای از بهشت است. درختان سبز، دریا آبی.
سپهر دولت‌آبادی – دوازده‌ساله
تعطیلات آخر هفته با خانواده‌ی مهربانم به طالقان رفتیم. طالقان یک دریاچه‌ی زیبا دارد. کنار دریاچه چادر زدیم و غذا خوردیم. نسیم دریاچه خنک بود و صورتم را نوازش می‌کرد.
فرشته زمانی – یازده‌ساله
این کاسکوی زیبا، اسمش طلاست. این‌جا خانه‌ی پدربزرگم است. طلا، روزها روی درخت می‌نشیند و پشت سر هم حرف می‌زند. طلا به من می‌گوید: «سلام آقاپسر، خوبی؟»
من هم می‌خندم.
ابوالفضل ناصری‌پور – ده‌ساله
)
ارسال نظر در مورد این مقاله