مریم یوسفی
صندوق که باشی، میشوی رازدار مادربزرگ. مثل من که همهی یادگاریها و خاطرات مادربزرگ را در دلم جا دادهام؛ اما امروز او میخواهد یادگاریهایش را به نوههایش هدیه بدهد. خیلی کنجکاوم که بدانم آن یادگاریِ مادرش را به چه کسی میدهد!
آخر مادرش پتهدوز ماهری بود. با دستان هنرمندش روی پارچههای پشمی نقشهای زیبا میآفرید. وقتی مادربزرگ میخواست عروس شود، کتاب قرآن و آینه و شمعدانش را روی همین پته گذاشتند تا او بله بگوید...
مادربزرگ که پته را لای پارچهی گلدوزی شده گذاشته، با مهربانی آن را به بهار میدهد و میگوید: «بیا دخترم، تو نقاشی و قدر این نقشهایی را که مادرم روی این پارچه زده، میدانی.» بهار با شوق دستی روی آن میکشد. احساس میکند که هر تار نخی که روی آن نشسته حرفهای زیادی برای گفتن دارد. مثل من که هنوز حرفهای نگفته دارم. امروز همه شاد هستند، ولی من خوب میدانم که دلم برای گلهایی که روی پته نشستهاند خیلی تنگ میشود...
پتهدوزی
یکی از هنرهای زنان و دختران جوان کرمانی، پتهدوزی است. پتهدوزی یک نوع رودوزی است. هنرمند روی یک پارچهی ضخیم پشمی که به آن عریض هم میگویند، با کمک سوزن و نخهای رنگی، نقشهای زیبایی میآفریند. به زبان محلی به این نخهای پشمیِ رنگی، ریس هم میگویند.
عریض یا پارچههایی که روی آن سوزندوزی میکنند، بیشتر به رنگ سبز، آبی، سفید، قرمز، مشکی است.
بیشتر محصولات پته که به شکل دوخته شده استفاده میشوند، عبارتاند از جانماز، جلد قرآن، روبالشی، جای دستمال کاغذی و...
ارسال نظر در مورد این مقاله