به کوشش: طیبه رضوانی
من بچهی شگفتانگیزی هستم، چون...
میخواهم امام زمان عج برایم دعا کند تا از سربازان او باشم.
محمدطه امینی - یازدهساله
همیشه در درسهایم موفق هستم و به پدرومادرم کمک میکنم.
ابوالفضل تاجزاده - یازدهساله
بلدم مثل یگانویژه از ارتفاعات بلند بپرم و کارهای خارقالعاده انجام دهم.
سیدحسامالدین عصاران - یازدهساله
همیشه شاد و با احساس هستم.
عطیه کلهری - نُهساله
میتوانم تندتند کتاب بخوانم و با جوراب، عروسکهای قشنگ درست کنم.
زینب نگینی - دهساله
به حرفهای مادرم گوش میکنم و وقتی مریض شد از او مراقبت میکنم. همیشه روز مادر و تولدش خوشحالش میکنم. اگر حیوانی زخمی دیدم، حتماً به او کمک میکنم.
مرسده افشارخواه - دهساله
با بقیه فرق دارم با اینکه سنم کم است؛ اما قد بسیار بلندی دارم. اگر کسی با من دعوا و یا قهر کند او را میبخشم؛ و اگر هم دونفر با هم قهر باشند، خودم آنها را آشتی میدهم. شاید هم خندهدار باشد؛ اما دوست دارم عیدیهایی را که میگیرم، به مادرم بدهم.
الیزه افشارخواه - دوازدهساله
در ورزش موفق هستم و سعی میکنم بهترین باشم.
آریا صوفینژاد - نُهساله
در تمام درسهایم زرنگ هستم.
بنیامین باقری - هفتساله
ریاضیهایم را جلوجلو مینویسم؛ چون معلمم بهم میگوید کچل بیدندون.
سیدعلیرضا حسینی - نُهساله
با اینکه هنوز خودم خیلی بزرگ نشدم؛ اما میتوانم مراقب برادرهای کوچکم باشم و آنها را مدیریت کنم. مامانم همیشه به من میگوید که تو یک مدیر کوچولوی لایقی.
محمدمهیار نویدفر - دهساله
با وسایل خراب چیزهای جدیدی میسازم و یک مخترع هستم.
محمدمهدی نویدفر - هفتساله
ارسال نظر در مورد این مقاله