توی جادهی امید
به کوشش: طیبه رضوانی
بهترین جایزهی دنیا یک اسکیت است، شاید هم یک دوچرخهی صورتی.
معصومه امیری – هشتساله
بهترین جایزهی دنیا دیدن لبخند مادرم با دندانهای سفید و مروارید مانندش است.
فاطمه اکبری – دوازدهساله
صدای جیکجیک گنجشکهاست که از من تشکر میکنند و سلامتی مادرم که از همه چیز باارزشتر است.
خدیجه خاوری – دوازدهساله
بهترین جایزهی دنیا پدر و مادر و خواهر و برادرم هستند.
فاطمه رجبی - هشتساله
بهترین جایزه به بچهها، لبخند و بوسهی گرم پدر و مادرشان است و داشتن دوستهای خوبی که به انسان در سختیها کمک کنند.
زینب جعفری – دهساله
ظهور امام زمانk بهترین جایزهای است که خدا به انسانها میدهد و همچنین داشتن یک خانوادهی گرم و صمیمی.
کلثوم جعفری – یازدهساله
خوشبختی و داشتن علم و دانش.
فاطمه شیرعلی – دهساله
با ادب بودن، کمک کردن به مادر و ملاقات کردن با پدرم در بهشت.
هاجر شریفی- دهساله
بهترین جایزه برای من، بزرگ شدن و قهرمان شدن است و اینکه زمان به عقب برگردد و من بتوانم بابت دروغی که به پدرم گفتم از او معذرتخواهی کنم؛ چون پدرم الآن پیش خداست.
ملیحه حسینی – دوازدهساله
بهترین جایزهی دنیا این است که در آینده اعلام کنند خانم معصومه رضایی برندهی کل حفظ قرآن شده است.
معصومه رضایی – دوازدهساله
با ایمان بودن، رفتن به کربلا و خوب شدن پای داییام بهترین جایزههای دنیا هستند.
خدیجه حسینداد – یازدهساله
سلامتی همهی مؤمنین و داشتن حجاب خوب.
معصومه اکبری – دهساله
گرفتن نمرهی بیست در امتحانات و رفتن به زیارتگاه امامان خوبمان.
ریحانه عادلی- یازدهساله
ارسال نظر در مورد این مقاله