اکرم الفخانی
وقتی شکوفهها روی درخت مینشینند و پرندگان جیک جیک آواز میخوانند، مردم پنجرههایشان را باز میکنند، بو میکشند و میگویند: «به به! فصل بهار آمده است.» و جشنی به نام نوروز شروع میشود. نوروز به معنای سال نو است. سالی که وقتی شروع میشود، خورشید برفهای روی کوه را قلقلک میدهد، برفها از خنده آب میشوند و سُر میخورند پایین. رودی با شادی میدود و میگوید: «شُرشُر سلام! سال نو مبارک!» مردم صدای سلام طبیعت را میشنوند و میروند دنبال سین میگردند. هفت تا سین قشنگ برای سفرهی عید. سینهایی که هر کدام معنایی دارند، مثل سیب قرمز که معنای سلامتی و عشق را میدهد.
خوب گوش کن!
صدای جیک جیک پرندههای نوروز از کشورهای دیگر هم به گوش میرسد. کشورهایی که مثل ما، با نو شدن شاخهها، جشن نوروز میگیرند، مثل افغانستان، تاجیکستان، هند، ترکمنستان، آذربایجان، ازبکستان، ترکیه و...
چه حال خوبی و چه عطر خوبی در جهان میپیچد! لباس سبز درختها، صدای زنگ خانهها، هیاهوی مهمانها، صدای سلام و بوسه، صدای خندهی جیرینگ جیرینگ سکهها، رقصیدن ماهی در تُنگ کوچک زیبا و حبابِ بادکنکهایی که به هوا میفرستند.
حال پنجرهها هم خوب است. پنجرههایی که رو به جهان تازهای باز شدهاند و آسمان زیبا را تماشا میکنند.
حالِ چشمها هم خوب است، مثل چشمهای تو که لباس سبزِ شکوفهای درخت را تماشا میکند و نگاهی به خود میکند و میگوید: «شاد باش و بخند که خدا به مردم سلامی سبز و نو داده است!» صدای خندهی تو با صدای خندهی نسیم همه جا میپیچد.
عیدتان مبارک! حالتان، بهترینِ حالها...
ارسال نظر در مورد این مقاله