گزارش و عکس: سارا بهمنی
در هر محلهای حداقل یک نانوایی هست. در بعضی محلهها که شلوغتر هستند، چندتا نانوایی وجود دارد. شما را هم گاهی همراه بزرگترها در نانواییها دیدهام. بعضی از شما هم که نانوایی نزدیک خانهیتان هست، تنهایی به نانوایی میروید. صبحانه، نان سنگک و پنیر و سبزی بهترین صبحانهی دنیاست. به به!
یکی از بهترین مکانها که اهالی محل همدیگر را میبینند و جویای احوال هم میشوند، در صف نانوایی است. همه در صف نان، که برکت دارد، یکجا جمع میشوند. تا نوبتشان بشود، صلوات میفرستند؛ «برای سلامتی آقای شاطر صلوات.» آقای شاطر مهربان که زحمت میکشد تا ما نان ایرانی بخوریم.
بچهها! برداشت گندم در ایران از اواخر فصل بهار آغاز میشود و تا نیمههای فصل تابستان ادامه دارد. بعد از برداشت، گندم را به آسیاب میبرند و بعد از آسیاب کردن، آرد به دست میآید که برای تهیهی نان آن را به نانواییها میدهند. دوستان گلم، نان مرحلههای مختلفی را پشت سر میگذارد، تا نان بشود و به دست ما برسد.
برای اینکه بیشتر دربارهی نان و نانوایی بدانیم، به یک نانوایی سنگک میروم، تا گفتوگویی داشته باشم با یک نانوا. (شاید برایتان جالب باشد، نان سنگک فقط در ایران پخت میشود و به همین خاطر میتوانیم آن را نان ملی بنامیم.)
خودتان را برایمان معرفی میکنید؟
شاطر علیمحمد محمدی هستم، 52ساله.
چند سال است در شغل نانوایی مشغول به کار هستید؟
35 سال است.
چرا شغل نانوایی را انتخاب کردید؟
برای کار به سراغ شغلهای زیادی رفتم؛ مکانیکی، نجاری و... ولی در آخر شغل نانوایی را انتخاب کردم.
از شغلتان راضی هستید؟
بله، از اول که وارد این شغل شدم علاقه داشتم.
برای تهیهی نان روزانه چند کیسه آرد استفاده میکنید؟
روزی سیزده- چهارده کیسه پخت میکنیم. هر کیسه نود قرص نان میدهد.
نان وارداتی هم داریم؟
نان وارداتی نداریم، ولی به صورت صنعتی نان بستهبندی شده در مغازهها هست. هر چند با بودن نانهای بستهبندی شده مشتریهای ما کم میشود، ولی آن نانها طعم نانِ ما را ندارد.
شما کالای ایرانی میخرید یا خارجی؟
من فقط کالای ایرانی میخرم؛ چون خودم کارگر ایرانی هستم و میدانم اگر خرید ایرانی نکنم چه بلایی سر خانوادههای ما کارگران ایرانی میآید.
آشناهایتان هم کالای ایرانی میخرند؟
آشناهایم همه کارگر هستند، کارگر هم نباشند، ایرانی هستند. تا جایی که من خبر دارم همه کالای ایرانی میخرند؛ چون قیمتش ارزانتر از کالاهای خارجی است.
شما در مصرف نان صرفهجویی میکنید؟
بله، من به جای سهتا نان، دوتا نان به خانه میبرم. دیگر هیچ خرده نانی باقی نمیماند.
با بچههایی که به نانوایی میآیند، چه برخوردی دارید؟
من بیشتر نزدیک تنور و مشغول پختن نان هستم؛ ولی همکارم بهشان میگوید که مواظب باشند تا وقتی نان را روی میز میگذاریم، سنگهای نان توی صورتشان نخورد و یا وقتی سنگها را جدا میکنند، دستشان نسوزد. خودم هم که بچه بودم در صف نان زیاد ایستادهام. از توی صف نان ایستادن آخرش نانوا شدم.
از صبح که وارد نانوایی میشوید، چه کارهایی انجام میدهید؟
ابتدا خمیر را آماده، بعد مغازه را جارو و تنور را داغ میکنیم؛ البته داغ شدن تنور یک ساعت طول میکشد.
لطفاً مراحل تهیهی نان را برای ما بگویید.
بعد از اینکه آرد را خمیر کردیم و خمیر آماده شد، خمیر را داغ میکنیم. روی پارو آب میزنیم تا خمیر به پارو نچسبد. با انگشت روی خمیر را سوراخ سوراخ میکنیم و داخل تنور روی سنگهای داغ میاندازیم.
تا با شاطرعلی خداحافظی میکنم، مشغول کار میشود و با مشتریها خوش و بش میکند.
***
حسین از مشتریهای شاطرعلی است؛ پسری ساکت و خجالتی.
روزی چندبار به نانوایی میآیی؟
روزی دوبار؛ یک بار صبح و یک بار عصر. میخواهیم برای ناهار و شام نان تازه باشد.
نانتان اسراف هم میشود؟
نه، نانها خوب و قابل خوردن است. اگر هم نانی اضافه بیاید، به پرندهها میدهیم.
تنهایی برای خرید نان میآیی؟
بله، خانهیمان نزدیک است. چندتا نانوایی در محلهیمان هستند؛ اما از این نانوایی نان میخرم. بیشتر اوقات خودم میآیم. وظیفهی من است.
نان و نانوایی یکی از کالاهای ایرانی هستند که به حمایت ما نیاز دارند. همهی کالاهای ایرانی به ما نیاز دارند، به اینکه مشتریشان شویم تا تولیدشان ادامه پیدا کند.
ارسال نظر در مورد این مقاله