محمدرضا صادقی
تا حالا از اینجور کارها نکرده بودم، برای همین اولش خیلی هول و ولا داشتم که آیا میتوانم یا نه؟ خدا را شکر با کمک گرفتن از این و آن خیلی زود ترسم ریخت و بیشتر از همه دو دوست همکلاسیام، مسعود و پیمان به دردم خوردند. از پدرم هم مشورت گرفتم که آن هم به کارم آمد. همهی تلاشم را در یکی- دو ورقه نوشتم و آرام آرام خواندم:
در جنوب شرقی قارهی آسیا، درست پایین کشور مالزی و سنگاپور، کشور اندونزی قرار دارد. کشوری با هفده هزار جزیره، که تنها در شش هزارتای آن میشود زندگی کرد! تازه نصف این جزیرهها هیچ اسمی ندارد! این کشور با بیش از260میلیون نفر جمعیت، چهارمین کشور پر جمعیت دنیاست.
به اندونزی در گذشتههای دور، هند شرقی میگفتند، ولی بعدها با ترکیب دو کلمهی (اندو) به معنای هند و (نزی) یعنی جزیره، نامگذاری شد. در اندونزی سیصد نژاد و 740 نوع گویش وجود دارد. از همه مهمتر، اندونزی از نظر جمعیت، اولین کشور اسلامی است. در اندونزی پیروان هندو، بودا و مسیحیت کاتولیک هم زندگی میکنند. «جارکاتا» اسم پایتخت آن است. شهرهای سورابایا، باندونگ، مدان، جامبی و سمارانگ از شهرهای مهم اندونزی هستند. تا یادم نرفته بگویم که این کشور 133 استان دارد و با داشتن آب و هوای استوایی، سرزمینی حاصلخیز با انواع گوناگون گیاهی و جانوری است. اندونزی بزرگترین تولیدکنندهی ادویه در جهان است. طولانیترین مار و بزرگترین مارمولک در جنگل این کشور دیده شده است. اندونزی چهارصد آتشفشان دارد که 150تای آن فعال است. برای همین تقریباً در هر روز چهار بار در گوشه و کنار کشور اندونزی، زلزله میآید! آخرین چیزی که باید گفت اینکه بزرگترین معبد بوداییها در جهان به نام (بروبودور) در اندونزی قرار دارد. این معبد به عنوان هفت شگفتی دنیا شناخته میشود.
آقامعلم با خرسندی سری تکان داد گفت: «آفرین شکوهی! پژوهش خوبی داشتی و خلاصه و مفید نوشتی. من به شما در درس جغرافیا نمرهی بیست میدهم.» قند توی دلم آب شد. با اشارهی آقامعلم همکلاسیهایم به خصوص مسعود و پیمان مرا تشویق کردند.
ارسال نظر در مورد این مقاله