مریم یوسفی
گاهی اوقات از سفر خسته میشوی، دلت میخواهد گوشهای بنشینی و آرام بگیری؛ درست مثل من.
یادش بخیر! با «پیشانیحنا» قدم قدم به چَرا میرفتیم. «پیشانیحنا» اسم گوسفند مارال بود. مادربزرگ، پیشانیِ برهکوچولو را حنا زده بود تا رنگ بگیرد و مارال بتواند او را از بین گوسفندهای دیگر بشناسد. «پیشانیحنا» کمکم بزرگ شد تا اینکه در اوایل تابستان یک روز نوبت به او رسید و عمورضا ما پشمها را از روی تن «پیشانیحنا» چید. انگار این سفر تمامی نداشت. ننهخانم، ما را شست و به دست عمو رنگرز سپرد. او هم رنگی به سروصورتمان زد. بعضیها مثل انار سرخ شدند و بعضی در پوست گردو به رنگ سبز در آمدند. خلاصه که در کنار هم رنگارنگ شدیم و چشمنواز؛ اما دستان پرتوان نمدمال زحمتکش، زیباییمان را دو چندان کرد. ما را در کنار هم به زیبایی شکل داد و به شکل زیرانداز نمدی درآورد. حالا سالهاست در این ایوان زیبا روبهروی دشتهای سبز نشستهام و از این همه زیبایی لذت میبرم.
من یادگار «پیشانیحنایِ» مارال هستم.
هنر نمدمالی
نمد، سادهترین کفپوش است، که ساخت آن احتیاج به دستگاه خاصی ندارد. در نمدمالی از خاصیت طبیعی پشم که همان درهم پیچیده شدن الیاف در اثر رطوبت و فشار است، استفاده میکنند. در ایران از نمد به عنوان لباس، کلاه و زیرانداز استفاده میشود. امروزه در استانهایی مانند گلستان، مازندران، لرستان، خراسان و سمنان هنوز هنرمندان نمدمال، این هنر ایرانی را زنده نگه داشتهاند.
ارسال نظر در مورد این مقاله