ای خدا سلام
مریم اسلامی
ای خدا سلام
آب آب آب
تشنه ماندهام
زیر آفتاب
کاش ابرها
با دعای من
مهربان شوند
ای خدای من
من که تشنهام
من که کوچکم
چاکر شما
مارمولکم
******
ای خدا
سعیده اصلاحی
دفتر شعر گل
با تو وا میشود
غنچه با نام تو
آشنا میشود
میدرخشی تو در
اول قصهها
خواندنی میشود
با تو هر ماجرا
نام نورانیات
کرده زیباترم
مینویسم تو را
اول دفترم
*******
تنهایی تو
منیره هاشمی
شبهای قدر آمد دوباره
روی سرم قرآن گرفتم
قرآن به من نیرو و جان داد
یک حس خوب از آن گرفتم
شبهای قدر آمد دوباره
آمد صدای چاه تنها
از سمت نخلستان شنیدم
امشب صدای غصهات را
اسم تو را تکرار کردم
گفتم: «علیجانم علیجان
از غصهی تنهایی تو
از چشم من بارید باران»
ارسال نظر در مورد این مقاله