نذر حضرت علی‌اصغر(ع)

10.22081/poopak.2020.71785

نذر حضرت علی‌اصغر(ع)


نذر حضرت علی‌اصغر(ع)

عباسعلی متولیان

مادربزرگ من خیلی سال‌ها پیش نذر کرده بود ‌که خدا در کنار سه دخترش، یک فرزند پسر به او بدهد تا وقت پیری عصای دستش باشد. او محرم به محرم سفره‌ی نذری‌اش پَهن بود. حلوا و خرما و نان و پنیر و سبزی و آش رشته؛ اما خدا مصلحت ندید که نذر مادربزرگ را قبول کند؛ البته خدا به او نوه‌ی پسری داد که من باشم. من که پسرِ دخترش بودم وقتی به دنیا آمدم اسمم را علی‎اصغر گذاشتند. اسم پدرم نیز حسین است.

مادربزرگم همیشه مرا صدا می‌کرد: «بیا پسرم، علی‌اصغر حسین(ع).» بعد با لهجه‌ی زیبای آذری روضه‌ی علی‌اصغر را زیر لب زمزمه می‌کرد. تا وقتی که من بزرگ شدم و به مدرسه می‌رفتم هم سفره‌ی نذری مادربزرگم ادامه داشت.

یک روز از او پرسیدم: «حالا که دیگر خدا مرا به شماها داده است، دیگر چرا هنوز نذری می‌دهید؟» مادربزرگم خندید و گفت: «بالام(1)جان نذری دادن که اشکال نداره. علی‌اصغر امام حسین(ع) خیلی مظلومه. هر چی ماها به یاد او باشیم، باز هم جا داره.»

بعد برگشت به سمت من و گفت: «عزیزم اگر روزی من نبودم، نذر من را ادامه بده! علی‌اصغر امام حسین(ع) با دست‌های کوچولوش گره‌های بزرگ را باز می‌کند.»

امسال محرم من می‌خواهم سفره‌ی نذری مادربزرگم را پهن کنم. برای سلامتی همه‌ی مریض‌هایی که بیماری کرونا بین ما و آن‌ها فاصله انداخته است. مثل مادربزرگم که در بیمارستان است. می‌خواهم روز هفتم محرم برای پرستاران بیمارستان نذری بسته‌بندی شده‌ی حلوا، خرما، نان و پنیر و سبزی ببرم.

هم‌چنین یک نذری هم خودم دارم. با خواهرم پول‌های پس‌اندازم را جمع کردیم. می‌خواهیم پارچه بخریم تا مادرم با چرخ خیاطی مادربزرگ، ماسک بدوزد و ما همراه بسته‌ی خرما و نان و پنیر و سبزی ببریم به همسایه‌های نیازمند هدیه بدهیم.

در روزهای عزاداری امام حسین(ع)، سفره‌ی نذری مادربزرگم پهن است تا بیماری کرونا از کشور ما جمع شود و ان‌شاءالله مادربزرگم همراه با بقیه‌ی مریض‌ها دوباره به خانه برگردند.

  1. فرزند.
CAPTCHA Image