عکس مورچهها
عفت زینلی
یک مورچه قدم زد
آهسته رویِ دیوار
پشتِ سرش صفی بود
از دوستان پر کار
کار و تلاش آنها
با نظم و بیصدا بود
بر دوششان، خوراکی
یا تکهای غذا بود
از کارشان گرفتم
یک عکس فوری و زود
عکسی که من گرفتم
دیوار نقطهچین بود
قالی
ناهید عباسیشکوهی
نقش و نگارهایش
بوی بهار دارد
گلهای قالی ما
رنگ انار دارد
آهوی دشت سبزش
خوابیده روی سبزه
در صحن خانهی ما
پیچیده بوی سبزه
این فرش پر ستاره
گنجشک و باغ دارد
گلهای سرخ رنگی
مثل چراغ دارد
ارسال نظر در مورد این مقاله