مهمانی خدا
زهرا عراقی
آمد دوباره ماه رمضان
من حس و حالی تازه دارم
وقت سحر یا وقت افطار
یک شوقِ بیاندازه دارم
این روزها هر لحظه انگار
یاد خدا در خانهی ماست
نان و پنیر و مهر و لبخند
افطاری ما شاد و زیباست
روز کلاس درس خوبیست
این ماه، ماهِ امتحان است
بر سفرهی عشق خداوند
هر روزهداری میهمان است
صدها سؤال
مریم زرنشان
در سرم پر میزند
روز و شب صدها سؤال
روی بال شاپرک
کی کشیده خط و خال؟
کی به او پرواز را
یاد داده خوبِ خوب؟
روی گلها میپرد
صبح تا وقت غروب!
از کجا فهمیده است
خانهی گلها کجاست؟
از کجا حس کرده است
شیرهی گلها غذاست؟
تیلهها
داوود لطفالله
دوتا تیله داری
تو در چشمهایت
دو تا تیلهی کوچکی که
خدا آفریده برایت
هزاران پرنده، ستاره، درخت
در آن تیلههاست
که هر یک از آنها
نشان وجود خداست
خدا تیلهها را به تو داده است
نگاهی به دنیا کنی
و بین همه چیزهای قشنگ
خدا را تماشا کنی
ارسال نظر در مورد این مقاله