مرد کتاب‌خوان روستایی

10.22081/poopak.2022.72782

مرد کتاب‌خوان روستایی


خاطرات یک جهانگرد

مرد کتاب‌خوان روستایی

عکس و نوشته: عدالت عابدینی

شب است. من و آقای قائنی‌نژاد از مسجد قدیمی روستای خوانشرف به خانه می‌آییم.

همسرش چای و میوه می‌آورد. بعد از خوردن شام، با هم صحبت می‌کنیم. آقای قائنی‌نژاد کشورهای زیادی را می‌شناسد.

می‌گویم: «به این کشورها سفر کرده‌ای؟»

می‌گوید: «نه!»

می‌پرسم: «اقوام‌تان در آن‌جا هستند؟»

می‌گوید: «نه!»

می‌گویم: «در تلویزیون دیده‌ای؟»

می‌گوید: «نه!»

آخرش می‌پرسم: «پس چه‌طور این همه اطلاعات از این کشورها دارید؟»

جواب می‌دهد: «من کتاب می‌خوانم. با این‌که راننده‌ی کامیون هستم، هر شب قبل از خواب، باید کتاب بخوانم و بعد بخوابم.»

در ادامه می‌گوید: «روستای ما بزرگ‌ترین کتاب‌خانه‌ی روستایی کشور را دارد. این روستا آسبادهای1 معروفی هم دارد.»

من و آقای قائنی‌نژاد هر دو سفر می‌کنیم من با دوچرخه و او هم با کتاب خواندن.

این کتاب‌خانه بیش‌تر از 48هزار کتاب دارد. از کودک سه ساله تا پیرمرد 92ساله عضو این کتاب‌خانه هستند.

بنیان‌گذار این کتاب‌خانه غلامحسین آسکتی، پدر دو شهید است.

اگر خواستید به این روستا بروید، ابتدا باید به شهرستان نهبندان خراسان جنوبی است. بعد از پنچ کیلومتری به روستای خوانشرف می‌رسید.

  1. آسیاب‌های بادی
CAPTCHA Image