باید سؤال داشته باشیم

10.22081/poopak.2023.74719

باید سؤال داشته باشیم

کلیدواژه‌ها

موضوعات


گزارش

باید سؤال داشته باشیم

گفت‌وگو با اعضای مرکز 2 کانون پرورش فکری کوکان و نوجوانان قم

اکرم الف‌خانی

*برای‌مان از جای قشنگی که رفتید و حس خوبی که داشتید، بگویید.

نگارزینالی: اصفهان رفتم. خیلی قشنگ بود.

سلما نقوی:آبشار نیاسر را خیلی دوست داشتم.

پریا حسنی: همدان و مشهد رفتم هر دو رو خیلی دوست داشتم. همدان را فقط یک بار دیده‌ام.

معصومه حسینی: خونه‌ی عمویم مشهد است. تابستان هر سال مشهد می‌رویم. عمو و زن عمویم بچه ندارند. من را مثل بچه‌‌ی خودشان می‌دانند. آن‌جا که می‌روم خیلی من را به گردش می‌برند.

زهرا حسینی: جمکران و مشهد رفتم. حال و هوای مشهد را به خاطر حس زیارت خیلی دوست دارم.

*از جاهایی که حس خوبی داشتید، چه چیزهایی یادتان هست؟ برایم تعریف می‌کنید؟

پریا: آن‌جایی که من رفتم سنگ زیاد داشت. فکر کنم اسمش گنج‌نامه بود.آبشار هم داشت. یک عالمه سنگ‌های تزیینی داشت که جمع کردم.

سلما: اگر اشتباه نکنم نیاسر برای کاشان هست. آبشار و بازارچه‌اش را خیلی دوست داشتم. بازارچه‌اش چیزهای قدیمی و سنتی داشت. کفش، لباس و گلیم‌های سنتی خیلی قشنگ بودند. مزه‌ی ترشک‌هایش هم عالی بود.

نگار: خانم ما یک جایی دیگه هم رفتیم؛ روستای مادربزرگم که اسمش زرشوران است. تا آن‌جا دوازده ساعت راه است. فکر کنم برای تبریز است. چشمه‌اش خیلی قشنگ است. توی باغ روستای زرشوران محصولات انگور و بادام زیاد است.

پریا: شما غار علی‌صدر را دیدید؟ نزدیک آن‌جا ما یک روستا داریم. اسمش سراب است. خانه‌های رنگی دارد. محصولات باغ پدربزرگم که خدا رحمتش کند، انگور و آلوچه دارد.

معصومه: ما یک جایی در مشهد رفتیم، اسمش را یادم نیست. یک عالمه کتاب درباره‌ی فردوسی داشت. از مشهد فاصله دارد. در مشهد هم باغی داریم و آن‌جا می‌رویم.

زهرا: من مشهد را به خاطر زیارت و این‌که جایی هست که بشود دعا کرد خیلی دوست دارم. اتاق‌های کوچک و شبستان‌هایش عطر خوبی دارند.

پریا: یک بار رفته بودم. شمال داخل جنگل رفتم. درخت‌های تو در تو داشت؛ البته زیاد تیغ توی دست و پاهایم رفت.

*پس خوب دقت کردید. راستی بچه‌ها از جاهای زیارتی صحبت کردید؛ غیر از جمکران و مشهد که اشاره کردید، کدام مکان زیارتی  را در ایران می‌شناسید؟

نگار: شاهچراغ.

معصومه: من تا حال نشنیدم. کجاست؟

سلما: توی شیراز است.

نگار: توی تهران هم یک جایی مثل حرم داریم؛ اما اسمش را نمی‌دانم.

زهرا: فکر کنم اسمش گنبد است.

پریا: نه اسمش شاه عبدالعظیم حسنی است که ثواب زیارت کربلا را داد.

معصومه: امامزاده هم داریم، مثل حکیمه خاتون، امامزاده عبدالله که کوه و چشمه هم دارد.

زهرا: سامرا و کربلا هم هست.

سلما: نه، این‌ها که برای ایران نیست. برای کشور عراق است.

معصومه: جاهای زیارتی گلزار شهدا و مناطق جنگی مثل شلمچه و طلاییه هم هست.

پریا: اسم علی بن مهزیار را در یک شعری می‌خوانیم. شنیده‌ام مرقد ایشان در شوش دانیال است. فکر کنم برای جنوب باشد.

*خب بزنیم به کوه و دشت. کوه‌نوردی می‌کنید؟ چه کوهایی را در ایران می‌شناسید؟

نگار: کوه خضر در شهر خودمان قم که یک مسجدی هم آن بالا دارد.این کوه را نفس نفس می‌زنم، ولی توانستم بالا بروم.

معصومه: کوه نمک را هم من شنیدم. پدرم سه سال است که می‌گوید می‌خواهم تو را ببرم کوه نمک، ولی هنوز نبرده. فکر می‌کنم کوه نمک خیلی بامزه باشد.

زهرا: ما هم وقتی داشتیم از قم بیرون می‌فتیم، یک دریاچه نمک دیدیم. همه جایش سفید بود. فکر کنم نمک غذاهای‌مان را از آن‌جا می‌آورند.

معصومه: کوه سه برادران هم در قم است.

نگار: خانم ما خیلی نمی‌شناسیم.

بچه‌ها به نظرتون چرا جاهای دیدنی کشور و شهرمان را نمی‌شناسیم؟

معصومه: به خاطر این‌که از بقیه نمی‌پرسیم.

پریا: باید صبر کنیم بزرگ‌تر بشویم تا بدانیم. خب الآن معلوم است که تجربه و اطلاعات‌مان در این سن کم است.

نگار: ما هم از پدر و مادرمان نپرسیدیم که آن‌ها هم بخواهند به ما توضیح بدهند.

زهرا: به نظر من هم مشکل ما این است که سؤال نمی‌پرسیم.

نگار: خب مدرسه‌ها و جاهای فرهنگی هم باید فعالیت‌هایی درباره‌ی معرفی ایران داشته باشند.

سلما: از بس سر خودمان هم توی گوشی است و مطالعه‌ای نداریم.

زهرا: اصلاً کسی ما را گردش نمی‌برد؛ نه خانواده‌ها و نه جاهای فرهنگی فعالیت زیاد اردویی ندارند.

از جاهای دیدنی شهرتون قم چه‌قدر اطلاع دارید؟

معصومه: خانم ما فقط جاهای زیارتی را می‌شناسیم.

زهرا: من چیزی نمی‌دانم.

سلما: بوستان علوی و بوستان الغدیر را خبر دارم.

نگار: بازارچه‌های قدیمی قم هم قشنگ است.

پریا: برای بچه‌ها زرافه نیلی را می‌شناسم.

زهرا: بوستان جوان یک دریاچه‌ی کوچک دارد. باغ پرندگان هم خیلی جالب است.

نگار: فکر کنم جاهای دیدنی قشنگ زیاد دارد، ولی ما فقط پارک‌ها می‌شناسیم.

*حالا که این‌طور می گویید چه تصمیمی برای شناخت ایران زیبای‌مان دارید؟

پریا: من از این به بعد بزرگ‌ترها رو سؤال پیچ می‌کنم.

معصومه: من فکر می‌کنم باید به کتاب‌خانه‌ها سر بزنم؛ حتماً کتاب مخصوص جاهای دیدنی دارد.

سلما: من می‌خواهم نقشه‌ی کره‌ی زمین را بخرم و نگاه کنم. سرمدادی‌ام شکل  کره‌ی زمین است.

نگار: من توی گوشی‌ام دنبال تحقیق می‌روم.

زهرا: من که دنبال گردش هستم؛ بالأخره باید ما را به مسافرت ببرند.

CAPTCHA Image