بهبه!
فاطمه غلامی
نانوایی محله
از صبح زود باز است
یک شاطر خوشاخلاق
نانوای این مغازه است
*
نانهای او چه عالی است
خوشپخت و نرم و خوشبو
من میخرم همیشه
نانهای تازه از او
*
نانش دوباره امروز
مهمان سفرهی ماست
بهبه چه نان خوبی!
این دستپخت نانواست
*
پر مشتری بماند
ای کاش این مغازه
تا پر شود محله
از عطر نان تازه
نهال من
منیره هاشمی
یک نهال میکارم
توی کوچه با بابا
تشنه است، با یک پارچ
آب میدهم آن را
*
یک کلاغ هم اینجاست
او نشسته روی بام
با نهالم از آن دور
حرف میزند آرام
*
هم نهال خوشحال است
هم کلاغ ما خندان
با اجازهی من زود
میپرد به روی آن
ارسال نظر در مورد این مقاله